سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

سه‌شنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۹۷

سوزشهای ظریف در مونیخ


حسین پویا
29 بهمن 1397






آن ظریفک رفت در شهر مونیخ
آبروی سیدعلی را زد به سیخ

پس نشست آنجا به روی صندلی
تا مگر یادی کند از سید علی

مدتی بنمود  او سوز و گداز
هم ز سوزِ سیدعلی بگشاد راز

گفت آن مجری به او، هان ای ظریف
بهر روی! تو نشد پیدا حریف

سنگ پا از روی تو شرمنده شد
منفجر شد، روده بر از خنده شد

گرچه تو از سنگ پا پر رو تری
از موگیرینی ولی دل می بری

گاهی از دست اروپا دلخوری
گاهی از غُرهای عاقا دلخوری

شایدم از گفته های جنتی
گشته اعصابت به کلی خط خطی

می کِشی از سینه ات جیغ بنفش
می پرانی سوی بنده لنگه کفش

بسکه بی معنا بود گفتار تو
جغد و زاغک محو موسیقار تو

چون بجای گفتنِ حرف و خبر
می پری از جای خود مثل فنر

گرچه وقتی می پری مثل فنر
می کنی ما را به واقع مفتخر

پس چرا در پاسخ من ای ظریف
می کنی یک مشت شر و ور ردیف

گشته مامورت گرفتار هچل
بمب در دست و عبا زیر بغل

می پری بالا و نعره می کشی
خوب میدانم دچار سوزشی

جیغ کم زن، پاره خواهد شد کِشَت
آب یخ باشد علاج سوزشت

گاه هم مثل بشر رفتار کن
گو غلط کردید و استغفار کن

آن مماشاتی که می شد با شما
ظاهرا حالا شده پا در هوا

گرچه تو خود بهر سازش حاضری
بهتر آن باشد که برگردی بری

سیدعلی حَبست کند در توی پیت
در حضور دیگران میشی تو خیط









هیچ نظری موجود نیست: