سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

پنجشنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۵

مصاحبه با مقامات! دزد اصلی کیه؟!




گفتار نیک. 12 فروردین 95: حسین پویا
س- حضرت آیت اله رفسنجانی ممکنه بفرمائید عامل اینهمه فساد و اختلاس و دزدی کیه؟ واله دیگه ملت خفه شدن از اینهمه دزدی و اختلاس و فساد.
ج – حق دارید برادر. بنده نوکر ملتم. عامل که البته زیاد داره. می خواید همه رو اسم ببرم؟
س – نخیر قربان. فقط عامل اصلی رو بفرمائید.
ج – خوب که چی بشه؟
س – هیچ چی. به ملت معرفیش می کنم.
ج – لازم نکرده. برو پی کارت آقا جان. میدم بگیرن روت رو کم کنن ها!
س – خوب باشه به هیچکس نمی گم. فقط دوست دارم بدونم. جون مادرم من توی انتخابات به شما و روحانی رای دادم.
ج – خوب حالا که رای دادی و قول دادی جایی نگی بهت میگم. عرض کنم که به نظر بنده عامل اصلی مجتبای خامنه ای هست که با حمایت پدرش، هم بخش عمده ای از قدرت را قبضه کرده و هم توسط سپاه، همه این دزدیها و اختلاسها را توسط عواملش انجام میده. چه کسی دست سپاه را برای قاچاق باز گذاشته؟
*********
س – حضرت آیت اله خامنه ای ممکنه بفرمائید به نظر شما عامل اصلی فساد و اختلاسهای هزار میلیاردی کیه؟
ج – ما اصولا فساد و اختلاس نداریم. ما شکوفایی داریم و اقتصاد مقاومتی داریم که خوب این مسائل هم میتواند از آثار جانبی ش باشه. حالا اینکه برخی ها از مقامشون سوء استفاده می کنن و یک کارهایی می کنن که به کشور ضربه می زنه اون دیگه اسمش اختلاس و فساد نیست و البته به شما مربوط نیست. ولی اگه قول بدید جایی درج نکنید و بیخودی هم کشش ندید یواشکی توی گوش خودت میگم.
س – قول میدم حضرت آیت اله.
ج – آورین آورین.دزد اصلی همین آقای رفسنجانی بود که می گفت یک قطعه زمین از پدرش بهش به ارث رسیده و ایران افتاده توش. با اینحال نباید کشش داد.
س –خوب حالا بفرمائید که نفر اصلی اون برخی از مقامات که فرمودید سوء استفاده می کنن کیه؟
ج – خوب معلوم است آقاجان. آقا زاده های آقای رفسنجانی که با حمایت پدرشان هم رشوه گرفته و هم اختلاس کرده اند. الان هم گفتم یکیش را زندانی کنن تا دیگه توی کشور اختلاسی نباشه.
********
س – آقای احمدی نژاد ممکنه بگید که عامل اصلی این فساد و اختلاس کیه؟ بعضیا از اطرافیان شما اسم می برن.
ج – دکتر احمدی نژاد پسر جان.
س – ببخشید آقای دکتر احمدی نژاد ممکنه بفرمائید.......
ج – غلط می کنن اون بعضیا که از اطرافیان من اسم می برن. اطرافیان من همگی توسط خود عاقا و حضرات آیات عظام مثل مصباح و جنتی و مکارم و حتی برخی از مقدسین تایید شده هستند. کسانی که این حرفا رو می زنن از سوزششونه. صد دفه گفتم آب رو بریزید اونجا که می سوزه. بعضیا دستشون به گوشت نمی رسه میگن بو میده.
س – خوب بهرحال یک فسادی هست و این اختلاسها که دروغ نیست. میخواستم بگید به نظر شما عامل اصلی ش کیه؟
ج – خوب معلومه. همین لیبرالها و فتنه گرها. شما انگار سخنرانی های عاقا را گوش نمی کنید ها. ما که بعضیاشو افشا کردیم. من قول میدم اگه دوباره رئیس جمهور بشم بازم افشا کنم. با فیلم و سند. فکر می کنید چرا روحانی نه گذاشت و نه برداشت، رفت هرچی پول دستمون رسیده بود خرج خرید هواپیمای ایرباس کرد؟
س – خوب چرا؟ راستی چرا اینکار را کرد؟ یعنی مملکت مسئله مهم دیگری نداشت؟
ج – خوب همین دیگه. از برادرش بپرسید. اون فیلمِ برادر لاریجانی رو که درخواست رشوه از قاضی مرتضوی کرد رو که دیدید. فیلم برادر روحانی هم کلید خورده و به زودی در میاد. البته اون برادر لاریجانی راحت در رفت چون داداشش رئیس قضائیه بود. ولی نمیذاریم برادر روحانی راحت در بره.
س – خوب اینم برادر رئیس جمهوره.
ج – ریاست این به همین زودی تمام میشه و خودم دوباره میشم رئیس جمهور. اونوقت خواهید دید که من دیگه اون احمدی نژاد سابق نیستم.
*****
س – آقای روحانی به نظر شما مقصر اصلی این فساد وحشتناک و فراگیر و این اختلاسهای نجومی کیه؟
ج – از برادران قاچاقچی بپرسید که نصف بودجه کشور را هرساله بصورت قاچاق جنس وارد می کنند. معاون آقای احمدی نژاد چرا زندانه؟ صبر کنید نوبت خودشم میرسه.
س – حالا اگه اصرار کنم که جنابعالی اقلا اسم یکی از عوامل اصلی رو ببرید چی می فرمائید.
ج – اسمش رو که درست نیست بگم. عظمت نظام ما در عظمت رهبریه و ما نباید رهبری رو تضعیف کنیم.
******
س – سلام پدر جان. خسته نباشی. میشه خودت رو معرفی کنی
ج – سلامت باشی. من ملتم. ملت سالخورده ایران.
س – شما از این دزدیها و اختلاسهایی که توی ایران میشه خبر دارید؟
ج – واله از اون درشتهاش که توی دعواهای داخلی مقامات خبرش به بیرون درز می کنه بله. اونایی ش هم که رسمی و دولتی و قانونیه که دیگه همه خبر دارن.
س – منظورت از اونایی که دولتی و رسمی و قانونیه، صادرات و واردات قاچاق سپاه پاسدارانه؟
ج – نه پدرجان. اون که برخلاف قانون همین حکومته. منظورم اون مالیاتهای میلیاردیه که آستان قدس و بنیادها و شرکتهای زیر نظر "عاقا" و سپاه پاسداران و بقیه آیات عظام نمیدن.
س – خوب به نظر شما مسئول اصلی همه این دزدیها و اختلاسها کیه؟ در یک کلام دزد اصلی کیه؟
ج – چرا سوال انحرافی می کنی پدرجان؟ دزد اصلی کیه یعنی چی؟ توی این حکومت همه دزد اصلین. دزد اصلی حکومت جمهوری ولایت فقیه است با همه دار و دسته هاش پدرجان. بیخود دنبال کس خاصی نگرد. من که ملتم و عمری ازم گذشته، سالهاس که فهمیدم دزد اصلی کیه و یقه کی را باید گرفت و کشوندش به پائین. خودم ترتیبش رو خواهم داد. مطمئن باش.

سه‌شنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۹۵

خامنه ای و روحانی؛ جنگ زرگری یا دعوای واقعی؟


گفتار نیک. نهم فروردین 95. حسین پویا



حسن روحانی، به اصطلاح رئیس جمهور نظام آخوندی، روز یکشنبه هشتم فروردین ماه در نخستین جلسه هیئت دولت در سال جدید گفته است:
با صراحت اعلام می‌کنم که رهبری، رهبر همه ماست. طبق معیارهای شرعی، قانونی و ملی، دولت به طور کامل از رهنمودهای رهبری تبعیت می‌کند و هر زمانی که دستور بدهند، عیناً درصدد تحقق آن خواهیم بود
بعدش هم اضافه کرده که :
عظمت رهبری عظمت همه ما، عظمت نظام و کشور است و تضعیف ایشان، تضعیف همه ما، کشور و نظام است
آیا روحانی دروغ می گوید و به حرفهایی که در باره "عظمت رهبری" می گوید اعتقاد ندارد؟ به گمان من کاملا اعتقاد دارد و راست می گوید. هرچند در مورد اطاعت از خامنه ای کمی تا قسمتی خالی می بندد و خودش هم میداند که همه حرفهای خامنه ای را قبول ندارد. اما روحانی تا بن دندان به نظام اسلامی با حضور ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارد وگرنه صلاحیتش برای رئیس جمهور شدن تایید نمی شد و تقریبا از همان ابتدا جزو مهره های اصلی و امنیتی نظام نبود.
 آیا این حرفهای روحانی معنیش این است که دعواها و مچگیری ها حرفهای همدیگر را اشتباه خواندن، در سطح خامنه ای و روحانی و رفسنجانی همه اش جنگ زرگری است و برای رنگ گردن مردم و غربی هاست؟ به گمان من اینطور نیست و این دعواها واقعی است و خودشان هم به بهای سنگینی که بابت این دعواها می پردازند واقفند.
پس سوال این است که اگر واقعا روحانی معتقد است که تضعیف "رهبری"، تضعیف "نظام و کشور" است، و این دعواها زرگری نیست، پس چرا اینقدر علیه حرفهای خامنه ای حرف می زند و او را بی اعتبار می کند؟ روحانی و رفسنجانی خود این تناقض را می فهمند و می خواهند طوری حکومت آخوندی را حفظ کنند که "نه سیخ بسوزد و نه کباب". ولایت مطلقه فقیه باشد و آنها هم باشند و مسائل هم بدون نیاز به خونریزی و زد و خورد حل شود.
اما این در واقع همان مشکل اصلی نظام است که حتی کسی مثل احمدی نژاد  که میمون دست آموز خامنه ای بوده، وقتی به اصطلاح رئیس جمهور می شود، شروع می کند به شاخ و شانه کشیدن برای خامنه ای. اگر بجای روحانی، جلیلی هم که مورد علاقه خامنه ای بود رئیس جمهور می شد همین دعواها با کمی تاخیر راه می افتاد. این همان مشکلی است که کشور را به فساد فراگیر دچار کرده است. همان عامل اصلی این فسادها و فقر و بدبختی است که دامن کشور را گرفته. اسم این مشکل در یک کلام "قانون اساسی قرون وسطایی ولایت مطلقه فقیه است". قانون اساسیِ "شتر گاو پلنگ". مرد رندی آخوندی خمینی گونه، که هم میخواهند خلیفه گری باشد و  آخوندها قدرت مطلقه داشته باشند، که نماد حکومت قرون وسطایی و خلیفه گری است و هم میخواهند ریاست جمهوری و مجلس و قوه قضائیه داشته باشند، که نماد نظام مدرن و پیشرفته بشر است و از این بابت سیدعلی روی منبر بگوید که در این سی و چند سال بیش از سی "انتخابات" داشته اند و پز مدرن بودن و دموکراسی بدهند. نمیشود آقا. حاصل این مرد رندی خمینی گونه، همین حکومت جهل و جنایت و فساد است که کشور را به لبه پرتگاه از هم پاشیدگی کشانده. این نظام با این قانون اساسی اصلاح شدنی نیست و ماندنی هم نیست.

شنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۹۵

منطق الشیخ - داستان جلسه مخفی


ششم فروردین 95



مجمعی کردند شیخان فسیل
در یکی از باغ های اردبیل

هر یکی از شهر دوری آمده
ریش خود را رنگ عنابی زده

شیخ هایی از قم و کاشان و بم
جمله یک شکل و قواره بیش و کم

آن یکی عمامه اش گرد و سفید
بهر حفظ الصحه افیون می کشید

دیگری را چون سیاه عمامه بود
لاجرم ایران بهشتش می نمود

خوردن و خوابیدن و عیش و طرب
کار آقا بود در هر صبح و شب

الغرض این جمله شیخان بَبُو
مجمعی کردند بهر گفتگو

پس زجا برخاست یک شیخ خدنگ
گفت ای یاران رسیده وقت جنگ

نیک میدانید بعد از قرن ها
مملکت افتاد یکجا دست ما

امر بر ما مشتبه شد، خر شدیم
جملگی فرمانده و رهبر شدیم

گرچه پر شد جیبمان از اسکناس
لیک بردیم آبروی این لباس

اعتباری داشت این نعلین و ریش
تِر زدیم افسوس ما بر شغل خویش

نیست از ما بی خرد تر بنده ای
نیست بهر شغل ما آینده ای

گفت ما را سیدعلی خود دشمن است
حیله گرتر از خود اهریمن است

پس بباید چاره ای پیدا کنیم
چاره ای از بهر آن "عاقا" کنیم

چونکه این تریاکی شوت ملنگ
عرصه را بر اهل منبر کرده تنگ

عده ای را جمع کرده گرد خویش
جملگی عمامه بر سر، اهل ریش

آبروی جمع ما را برده اند
سهم ما را هم تماما خورده اند

زین سخن شیخان رند دین فروش
خونشان مثل حلیم آمد بجوش

زین مصیبت جملگی بر سر زنان
گریه می کردند یک خط در میان

طالبی از آن میان از جای جست
بر سر خود کوفت او با هر دو دست

بر زمین کوبید او عمامه را
زد به بالا پاچه پیژامه را

گفت شیخا من سراسر آتشم
فرصتم دادی به زیرش می کشم

می کشم من انتقام از شیخ خر
بر زمینش می زنم با فرق سر

شیخ گفتا ای جوان قلچماق
نیست حالا وقت این بحثای داغ

دور دشمن پر بود از پاسدار
می کنند او را حفاظت صد هزار

شیخ پیری رخصت صحبت گرفت
گفت حق خویش را باید گرفت

لیک چون ما را نباشد زور جنگ
پس تقیه کرد باید بی درنگ

جمله شیخان در آن باغ کبیر
چون شنیدند این سخن از شیخ پیر

آفرین خواندند بر او بی شمار
بعد از آن کردند از آنجا فرار

پس بدان این را ز شیخان ای نگار
سنبه چون پر زور گردد، الفرار






چهارشنبه، فروردین ۰۴، ۱۳۹۵

"سبزعلی خره"! و شباهتش به همشهری خنگ من!



گفتار نیک. سوم فروردین 95: حسین پویا
بخوانید و اگر لبخند زدید بازپخش کنید.

عرض کنم که یک همشهری ما که سواد حوزه ای هم داشت و تازه پول و پله ای بهم زده بود رفت و یک ماشین نو خرید. به همسرش گفت: "عیال جان ماشین نو خریدم. بیا بریم بیرون شهر گشتی بزنیم". رفتند و در جاده بیرون شهر مشغول گشت زدن شدند. هوا تاریک شد و قصد کردند که برگردند به شهر و خانه. در راه برگشت ناگهان از دور دوتا چراغ پیدا شدند که کنار هم میامدند. همشهری ما با دیدن دوتا چراغ از روبرو به فکر شیرین کاری افتاد و تصمیم گرفت مهارتش را در رانندگی به همسرش نشان بدهد و قمپز در کند. به عیال گفت: "عیال جان اون دوتا موتور سوار رو می بینی که از روبرو میان؟ حالا همچین از وسطشون رد می کنم که هیچی نفهمن". بعد هم کمی سرعت را بالا برد و رفت که از وسط دوتا چراغ که فکر میکرد دوتا موتور سوار هستند عبور بکنه. چند روز بعد توی بیمارستان به هوش آمد. ازدوستش که بالای سرش بود پرسید کجاست و چی شده. دوستش گفت تصادف کرده ای و در بیمارستانی. همسرت هم کشته شده. بعد هم از او پرسید که داستان چی بوده. همشهری ما در حالیکه آه می کشید گفت: "حیف که اون دوتا موتور سوار نامرد دستاشون رو بهم داده بودن. وگرنه از وسطشون رد شده بودم و تصادفی هم نشده بود".
بیچاره هنوز هم فکر میکرد که اون دوتا چراغ، که چراغای یک کامیون بودند، دوتا مورتور سوار بوده اند که برای کم کردن روی او دستاشون رو بهم داده بودند.
و اما سبزعلی رضایی که زمانی سرکرده پاسداران خمینی بوده و برای گرفتن پز "شهری" بودن و "اشل دار" شدن حالا شده "دکتر محسن رضایی"، دیروز در حمایت و در واقع پاچه خواری "عاقا"، به باند رفسنجانی و روحانی حمله کرده و گفته:
 این گروه غیرانقلابی نمی‌گذارد انقلاب وارد حوزه اقتصادی شود. من سوالم از این گروه این است که چرا نمی‌گذارند انقلا‌ب وارد اقتصاد شود، آن هم در شرایطی که قریب 9 سال، شعار رهبر انقلاب اقتصادی بوده است. من نمی‌گویم اینها خائن هستند اما تفکرشان اشتباه است.
بعدش هم گفته که روحانی هم مثل خاتمی و احمدی نژاد نتوانستند به قولهای اقتصادی شان عمل بکنند و بیکاری را حل نکردند و بیکاری بیشتر شده و بعد خواسته که اگر روحانی  نمی تونه، بره کنار تا سپاه وارد بشه و بطور انقلابی اقتصاد را درست کنه.
این بیچاره که خودش رو به عنوان استاد دانشگاه و اقتصاد دان معرفی می کنه، خوب میداند که اولا نصف اقتصاد کشور به صورت قاچاق و مافیا در دست سپاه پاسدارانه، با اینحال فکر می کنه که اگر اون یکی نصفه هم بصورت قاچاق و مافیایی اداره بشه مشکلات مملکت حل میشه و این میشه همون "اقتصاد مقاومتی" که "عاقا"ش می گوید. همون فکری که احمدی نژاد میکرد و خامنه ای هم تاییدش میکرد. این "دکتر"! هم مثل خود خامنه ای و بقیه سران نظام، هنوز نفهمیده اند که مشکل اصلی خرابی اوضاع اقتصادِ نظام و بقیه مشکلات، بیسوادی و بی صلاحیتی مقامات نیست که با جابجا شدن افراد درست بشود. ریشه مشکلات ایران ماهیت ارتجاعی حکومت مذهبی و قانون اساسیش، با محوریت ولایت مطلقه فقیه است. بعد از سی و هفت سال حکومت و بعد از فراگیر شدن فساد و فقر و فحشا و اعتیاد و غیره و کشاندن کشور به لبه پرتگاه، هنوز هم فکر می کنن اون دو تا چراغ که از روبرو میامدن دوتا موتور سوار بودن و اون تصادف شدید به این علت بوده که اونا دستاشون رو بهم دادن و فکر می کنن با اعدام اون "دو تا موتور سوار"! مشکل برطرف میشه.

دوشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۹۵

چقدر این "عاقا" با نمکه! خدا نصفش کنه.بازم گفت اقتصاد مقاومتی


گفتار نیک اول فرودین 95: حسین پویا

اگه موافقید بازپخش کنید.

عیدتون مبارک. خامنه ای امسال را هم باز سال "اقتصاد مقاومتی"!  نام گذاری کرد. البته نه "اقتصاد مقاومتی خشک و خالی!" مثل سال 93، بلکه "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل". خوب از اونجایی که میدانستم که برخی دوستان خواهند پرسید که این "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" چیه و برای چی خوبه و چه اثراتی خواهد داشت، تصمیم گرفتم پیشکی دست به اقدام بزنم و دوستان را راهنمایی کنم. اینکه چرا خامنه برای هر سال یک نامگذاری می کند خوب ناشی از درایتشه. وقتی خامنه ای میگه مثلا امسال سال شکوفایی اقتصاده خوب یعنی دیگه تا آخر سال باید تمام مسائل اقتصادی کشور حل بشه و خوب این لازمه و ناشی از اینه که "عاقا" چقدر بانمکه!. البته مشکل کار اینه که گاهی بعضی از مسئولین گوششون عوضی می شنوه و مثلا بجای "اقتصاد"، "اختلاس" می شنوند و تا خامنه ای بیاد توضیح بده که منظورش اقتصاد بوده و نه اختلاس، سال تمام شده و می بینی که مملکت در زمینه اختلاس واقعا خود کفا شده و در دنیا اول شده ایم. بگذریم و بریم سر تعریف نامگذاری امسال یعنی "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل". خوب "اقتصاد مقاومتی" تعریفش کاملا روشنه و خود "عاقا" در یک انشائی که در دوران کودکی نوشته بوده و همون دوسال پیش منتشر شد در این زمینه توضیحات کافی داده. این لینک انتشار اون انشای دوران سازه:
در اون نوشته "عاقا" کوچولو از جمله می نویسد که:
"اما گاهی اوقات شنیده شده که بعضی از همکلاسان عزیز  و برخی از ایادی استکبار  فکر می کنند که "اقتصاد مقاومتی" همان "مقاومت اقتصادی" است و برخی هم مدعی هستند که شبیه همان "اختلاس مقاومتی" است. ولی اینجانب می گوئیم که نیست و باید بدانیم که اختلاس مقاومتی ربطی به اقتصاد مقاومتی ندارد و توطئه دژمنان زبون و ایادی استکبار است...... رهبر سابق معظم اولش فرموده است که اقتصاد مال خر است. البته چون خودش اقتصاد مقاومتی نمی کرده، فکر می کرده که اقتصاد مال خر است. اما ما که خودمان  اقتصاد مقاومتی می کنیم می گوئیم که اقتصاد مال خر نیست. ما که خودمان خر نیستیم. اما همانطور که امام جمعه محترم تهران فرموده هر خری نباید برای اقتصاد رهنمود بدهد و ولی فقیه فقط باید بدهد که معلوم نیست خودش که نمیدهد خر است یا نیست و اگر دادن خوب است چرا خودش نمیدهد."
و اما اون دو کلمه ای که عاقا به اقتصاد مقاومتی اضافه کرده، یعنی "اقدام و عمل" هم معنیش معلومه. یعنی اونبار که گفته بود سال سال اقتصاد مقاومتیه، برای شادی روح اموات گفته بود ولی ایندفعه دیگه چون وضع اقتصاد مملکت کمی تا قسمتی خرابه، باید اقدام کرد و عمل کرد. چقدر این "عاقا" با نمکه جان شما!

شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۹۴

سال 95 سال سرنگونی است


گفتار نیک 29 اسفند 94 :حسین پویا



اگر موافقید بازپخش کنید



دو روز مانده است به رسیدن سال 95 و ما از همین الان اعلام می کنیم که سال 95 سال سرنگونی رژیم جهل و جنایت آخوندی است. در سال 95 به اندازه توانمان و بیش از آن برای سرنگونی تلاش خواهیم کرد. همانطور که در سال 94 و 93 و92 کردیم. درود بر قهرمانانمان در لیبرتی که تا پای جان ایستادند و از هر تلاشی برای مقاومت و مبارزه در مسیر سرنگونی دریغ نکردند. با جسم سالم و یا با جسم مریض در زیر موشکهای رژیم آخوندی ایستادند و فریاد سرنگونی رژیم آخوندی را سر دادند، جانفشانی کردند و حتی یک قدم عقب ننشستند. درود بر هواداران مقاومت مردمی ما که در همه جای میهن و سراسر دنیا، با تمام قوا تلاششان را کردند. باز هم می گوئیم سال 95 سال سرنگونی است. اگر تا هزار سال دیگر هم طول بکشد، هرسال برای ما سال سرنگونی خواهد بود و برای سرنگونی تمام تلاشمان را خواهیم کرد. وقتی سال به سال و روز به روز و ساعت به ساعت اوضاع مردم و کشورمان بدتر و بدتر می شود، مگر چاره دیگری هم هست. این رژیم قرون وسطایی با هر لحظه ماندنش، سالها کشور را به عقب می برد و بر فقر و فساد و فحشاء و بیکاری و اعتیاد و ... مردم و جوانان ایرانی می افزاید. تنها چاره سرنگون کردن هرچه سریعتر تمامیت این رژیم است و باید با تمام توان برای این ضرورت تاریخی تلاش کرد. این کاری است که همه اعضای مقاومت و همه هواداران مقاومت در جای جای کره خاکی کرده اند و خواهند کرد. پس با هم عهد می بندیم که سال 95 سال سرنگونی خواهد بود و به اندازه نیاز سرنگونی تلاش خواهیم کرد. درود می فرستیم به مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران برای تلاش فوق العاده اش برای اعتلای مقاومت و هدایت مقاومت برای کسب موفقیتهای چشمگیر و برای ایشان آرزوی سلامتی و عمر طولانی می کنیم.

پنجشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۴

"عاقا" و "طلاب جوان"!


حسین پویا
26 اسفند 94

ایام عید است. دهنتان را شیرین کنید.
داستان سخنرانی بی سر و ته خامنه ای برای تعدادی از آخوندهای حوزه قم.

دوستان شرح سخنرانی من گوش کنید
قصه جالب و مامانی من گوش کنید
******
غرق اینترنت و مشغول تماشا بودم
سخت حیران سخنرانی عاقا بودم

بسکه شیرین و ملس بود سخنهاش همه
گویی اندر وسط خمره حلوا بودم

اثر آن سخنان بر من شیدای شکار
آنچنان بود که گویی خودم آنجا بودم

گوش تا گوش نشسته طلبه، پیر و جوان
منِ حیرت زده هم یکه و تنها بودم

ریش عاقا چه تکان های شدیدی می خورد
بی سبب نیست که من عاشق "بزها" بودم

مانده بودم که چرا حضرت عاقا عصبی ست
بی خبر از کلک "کوسه دریا" بودم

فکر عاقا همه این بود که فتوا بدهد
من در اندیشه ز "بد بوئی" فتوا بودم

او همی گفت سخن از کلک "دژمن" و من
فکر سانسور شدنش در توی "سیما" بودم

بود سرتاسر حرفاش همه "شعر" و شعار
لیک در روضه او من پی معنا بودم

خوب "حرفید" و در آخر که تموم شد حرفاش
آگه از علت دلتنگی عاقا بودم
******
جام زهر اتمی خسته و زارش کرده
پشمشو ریخته، درمانده و خوارش کرده


سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۹۴

گنده لاتهای "عاقا"!


گفتار نیک 25 اسفند94 : حسین پویا

برای شادی روح شعبان بی مخ باز پخش کنید!

یکی از گزارشات گردهمایی نمایش انتخابات در دارالخلافه "عاقا" در مورد برنامه انتخاباتی حداد عادل قوم و خویش عاقا بود. در گوشه ای از سالن عده ای کلاه مخملی گردن کلفت سبیل از بناگوش در رفته ردیف به ردیف نشسته بودند. در عکس، حداد عادل و نفر همراهش که گویا چمران باشد را می بینیم که به این لاتها ادای احترام متقابل می کنند. برای اولین بار است که بعد از سی و هفت سال، این محصول جمهوری اسلامی در معرض دید عموم قرار میگیرد. شکی نیست که اینها هم جزو "دلواپسان" عاقا هستند و ضامن دار در جیب منتظرند که عاقا فرمان بدهد تا جیگر و سیراب شیردون "نفس کش"! را با هم جلوی پای عاقا تقدیم کنند. و حالا هم "عاقا" آنها را برای زهرچشم گرفتن از رقیب به کمک حداد عادل فرستاده. چرا احمدی نژاد اینها را رو نکرد؟ من همیشه فکر میکردم که چرا یک ظرف آشغال که مدتی می ماند وقتی درش را باز می کنی علاوه بر بوی گند مشمئز کننده، تعدادی هم از این پشه های ریز به هوا بلند می شوند. این پشه ها از کجا می آیند. احتمالا تخمشان در هوا هست و منتظر شرایط مناسب، مثل آشغال گندیده در ظرف آشغال هستند تا متولد بشوند و تکثیر بشوند. حالا می بینیم که همین داستان در مورد "گنده لاتها"ی باجگیر چاقوکش هم صدق می کند. حکومت و نظام آشغال جمهوری اسلامی حالا دیگر بوی گندش دنیا را گرفته و مگس های ریزش که همینها باشند و تخمشان در افکار پوسیده آخوندهای مرتجع بوده، به پرواز درآمده اند. اینها با این قیافه و هیکل و سبیل می خواهند چه کسی را بترسانند؟ مردم ایران جلادهایی مثل لاجوردی و گیلانی را دیده اند و امثال رئیسی و نیری و پور محمدی و قاضی مرتضوی و قتل عام سال 67 و داستان کهریزک 88 را دیده اند. پس دیگر حداد عادل این گنده لاتها را برای چه دارد به رخ مردم می کشد؟ شاید میخواهد با نشان دادن این شکل و شمایل تماشاچی را به خنده بیندازد و فضا را شاد کند. البته بعید است چون اینها مخالف شادی و خنده هستند. شاید هم می خواهد بگوید که اگر نماینده مجلس بشود به حول و قوه الهی به کمک همین گنده لاتها دمار از روزگار کسانی که صدایشان را برای عاقا بلند کند در خواهد آورد. اما رفسنجانی از او زرنگتر است. رفسنجانی حیله گر هنوز حاضر نشده گنده لاتهایش را رو کند. ولی روز روزش که برسد صدها شعبان بی مخ و چاله میدانی وارد میدان خواهد کرد و عاقا را چارشاخ روی هوا نگه خواهد داشت. خواهیم دید.

جمعه، اسفند ۲۱، ۱۳۹۴

موشکهای خامنه ای.


گفتار نیک 21 اسفند 94: حسین پویا


لطفا قبل از اینکه سپاه به اسرائیل موشک بزند بازپخش کنید!!
در نمایش انتخابات اخیر، خامنه ای ضربه های اساسی خورد. به علت اینکه تضادها در راس نظام جدی بود و به لبه درگیری رسیده بود، خامنه ای نتوانست به قول خودشان انتخابات را آنطور که میخواست مهندسی کند. اگرچه که با فیلتر شورای نگهبان توانست اکثریت کاندیداهای جناح مقابل را حذف کند و به این وسیله شرایطی فراهم کند که هم مجلس شورا و هم مجلس خبرگان در اختیار خودش باقی بماند، اما طرف مقابل توانست مانع ورود دو مهره اصلی خامنه ای به خبرگان بشود. یزدی و مصباح حذف شدند. اگرچه که برخی کسانی که دستشان تا آرنج به خون جوانان و مردم ایران آغشته است و غلام حلقه به گوش خامنه ای هستند به خبرگان رفتند. حداد عادل هم که خامنه ای قصد داشت با رفتن به مجلس شورا، رئیس مجلس بشود و خط او را پیش ببرد، در انتخابات بازنده شد و این هم ضربه دیگری به خامنه ای بود. حالا بعد از این شکستها، خامنه ای برای قدرت نمایی و اینکه هم به مردم و هم به جناح مقابل و هم به غربی ها بگوید که او هنوز همه کاره است و چیزی تغییر نکرده، دست به اقدامات مهمی زده است:
- به سپاه دستور داد تا موشکهای با برد بلند که می توانند تا اسرائیل بروند را شلیک کرده و یکبار دیگر قدرت به اصطلاح موشکی خودش را به غرب نشان بدهد و با نوشتن شعار محو اسرائیل بر روی موشکها، روغن داغ آش را زیاد کند. بعد هم یکی از فرماندهان سپاه بیاید و در مورد کانالها و انبار موشکی دست به خالی بندیهای معمول بزند. به این ترتیب خامنه ای قدرت نظامی تحت اختیار خود را به رخ حریف داخلی می کشد تا مواظب باشد که یکوقت پایش را از گلیمش دراز تر نکند
- مرگ واعظ طبسی که در واقع خودش ولی فقیه استان خراسان بود و در بسیاری موارد از خامنه ای دستور نمی گرفت، این فرصت را به خامنه ای داد تا خراسان را هم صد در صد در اختیار خود بگیرد. علم الهدا که به عنوان رقیب واعظ در مشهد خواسته های خامنه ای را پیش می برد، حالا شده همه کاره ایدئولوژیک خراسان و داماد او یعنی رئیسی که مهره خامنه ای و یک آخوند اطلاعاتی و امنیتی و جنایتکار با سابقه است هم شده مسئول و سرپرست امپراطوری مالی آستان قدس و از درآمد بی حساب و کتاب آستان قدس به راحتی میتواند حمایت مالی در اختیار گروه های تروریستی منطقه و همچنین سپاه و بسیج بگذارد و تا حدودی وابستگی مالی سپاه و بسیج را به دولت تا حدودی ورشکسته، کمتر بکند و دست سپاه را برای ماجراجویی باز تر بکند.
حالا نوبت جناح مقابل است که پاتک بزنند. منتظریم. امیدوارم که در این جنگ قدرت با تمام قوا وارد بشوند و خامنه ای را بکوبند.  

دوشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۹۴

تهدیدهای پفکی سیدعلی!


حسین پویا
17 اسفند 1394 



گفت با کوسه سیدعلی به عتاب
شب عیدی مده مرا تو عذاب

من و تو هردو روضه خوان بودیم
هر دو محتاج آب و نان بودیم

خورد تَقّی به توقی و من و تو
صاحب مملکت شدیم، یک هُو

لاکن ای کوسه تو خرم کردی
خدعه کردی و رهبرم کردی

تو خودت هم شریک من بودی
مثل من اهل تَک زدن بودی

دشمنان را اوین نشین کردی
همه را نقش بر زمین کردی

بود اندر سرت که شَه بشوی
صاحب قصر و بارگه بشوی

چون شب عید می رسید از راه
پرت می شد حواست، اکبر شاه

پسرانت که شاهزاده شدند
از خر و از شتر پیاده شدند

صاحب بنز و پورشه و لِکسوز
بهر این بنده، قوز بالا قوز

رشوه های کلان کلان خوردید
حق ما را هپل هپو، بردید

تو خودت هم که اهل کرمانی
خر خود را همیشه می رانی

گشته ای هم کلام روحانی
این نشد شیوه مسلمانی

توی فیسبوک من مکن اخلال
دشمنان مرا مکن خوشحال

گوش کن تو به حرف من، کوسه
زیر پُستای من بذار "بوسه"!

روی منبر بکن مرا لوسم
شب عیدی بیا به پابوسم

ورنه میگم به طائب و الوات
به اوینت برند با صلوات

ریش هاتو یکی یکی بکنند
شترق، تو کله ات بزنند

شک ندارم که کم شود رویت
می شود عمه ات سخنگویت




یکشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۹۴

سفارش اکید به نمایندگان تازه انتخاب شده مجلس در رابطه با اختلاس


گفتار نیک 16 اسفند 94 : حسین پویا

بابک زنجانی و دو نفر دیگر به اعدام محکوم شدند. البته بعید نیست اعدامشان کنند. قبلا هم در پرونده های اختلاس یکی دو نفر را اعدام کرده اند. از جمله بابک امیرخسروی ناکام را. بنابراین لازم دیدم که به نمایندگانی که تازه به مجلس می روند و حتی به نمایندگان سابقه دار سفارش اکید کنم که مسئله اختلاس را خیلی سرسری و دست کم نگیرند. نه که بگویم اختلاس نکنید. نه. بهرحال شما برای نماینده شدن پول کلان خرج کرده اید و اگر اختلاس و رانت خواری نکنید که از مایه ضرر می کنید. اما فکر نکنید که هرکس به سادگی میتواند اختلاس کند و گندش در نیاید. سعی کنید از دوستانی که سابقا اختلاس کرده اند رهنمود بگیرید. میدانید که هزاران میلیارد در پرونده ها و پروژه های مختلف اختلاس شده و تا به حال تعداد اعدام شده ها بیشتر از سه چهار نفر نیست. باید یاد بگیرید که چطور اختلاس و کلاه برداری کنید و گیر نیفتید. البته گیر نیفتادن فقط به زرنگی نیست. بلکه باید زمینه را طوری جمع و جور کنید و حق و حساب مقامات محترم را طوری به موقع و با حضور شاهد بپردازید که کارتان به پرونده سازی نرسد. فکر نکنید با مدرک و رسید گرفتن از دریافت کننده رشوه میتوانید دادگاه را قانع کنید که پرونده را ببندد. بستن پرونده اختلاس ربطی به این مسائل ندارد و یک مسئله امنیتی است. البته مدرک و رسید را حتما بگیرید و در جای مطمئن بگذارید اما فقط به مدرک و رسید و نوار صوتی بند نباشید. شهرام جزایری چهارصد پانصد میلیون به کروبی که اون موقع رئیس مجلس بود داد. کروبی با زرنگی توانست این مبلغ را به عنوان کمک به خیریه و اینجور چیزها حل و فصل کند و با نقل قول از امام و اینکه از او اجازه دریافت اینگونه وجوه را داشته، اتهامی متوجهش نشود. اما شهرام جزایری به زندان رفت. البته او هم خیلی زرنگ بود و باید از تجربیاتش استفاده کنید. علیرغم اونهمه اختلاس و کلاه برداری و رشوه به مقامات بالا، فقط چند سال زندانیش کردند و در دوران زندان هم عشق و حال کرد. اما محکوم شدن بابک زنجانی به اعدام خیلی مهم است و تجربه ایست که نباید دست کم گرفت. کافی نیست که مثلا فقط با معاون رئیس جمهور و حتی خود رئیس جمهور مراوده و بده بستان داشته باشید. اختلاس یک علم است و باید در محضر علمای بزرگ آموخته شود. ابتدا خوب بیاموزید و بعد به آرامی و با احتیاط وارد کار شوید. موفق باشید. 

چهارشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۹۴

"عاقا" و "جام زهر" انتخابات


گفتار نیک 12 اسفند 94 : حسین پویا

خامنه ای که فکر می کرد با انجام انتخابات می تواند نظام آخوندی را به عنوان یک نظام دموکراتیک و قابل اعتماد به دنیا معرفی کند، تا شاید هم از غرب برای حل مشکلاتش کمک بگیرد و هم  عوامل همفکرش را در راس امور داشته باشد، در این انتخابات ضربه بزرگی خورد و انتخابات برایش "جام زهر دوم" شد.
برخی از ضربه های اصلی که خامنه ای در انتخابات خورد عبارتند از:
1- روز قبل از انتخابات در یادداشتش نوشته بود که کسانی که هنوز مردد هستند و نامزدها را نمی شناسند به لیست مورد تایید او رای بدهند. لیستی که سپاه هم تاییدش کرده بود. علیرغم این، لیستش در تهران اصلا رای نیاورد.
2- لیست رفسنجانی و روحانی را "انگلیسی" و نفوذی خواند تا به امت همیشه در صحنه و به رای دهندگان بفهماند که نباید به آن لیست رای بدهند. اما در تهران همه انتخاب شدگان از لیست "انگلیسی"! بودند.
3- یزدی و مصباح یزدی که عوامل اصلی و کارگزار او در مجلس خبرگان بودند رای نیاوردند. عواملش در شورای نگهبان که کاندیداهای رقیب را رد صلاحیت کردند هم خودشان رای نیاوردند.
4- رفسنجانی که رقیب اصلی خامنه ای بود و با او دهان به دهان کرده و به بدو بیراه های او جواب داده بود، علیرغم تلاش دستگاه تبلیغاتی خامنه ای، نفر اول مجلس خبرگان در تهران شد.
5- حداد عادل که خامنه ای درنظر داشت که رئیس مجلس بشود، اصلا انتخاب نشد.
6- در تهران، حتی بر اساس ادعای رژیم مبنی بر تعداد زیاد شرکت کننده در انتخابات، بیش از 50 در صد مردم انتخابات خامنه ای را تحریم کردند.
به این ترتیب مشخص می شود که عمود خیمه نظام، ضربه های مهمی خورد و ته مانده شاخش هم شکست. بر جوانان غیور ایرانی است که در مقابل ولی فقیه شاخ شکسته قیام کنند و او را از "تخت سلطنت"! فرعونی به زیر بکشند.