سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

سه‌شنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۵

منطق الشیخ 5- جنتی رئیس خبرگان



حسین پویا- 11خرداد 95





شیخی از نسل یلان منقلی
 شد رئیس خبرگان سیدعلی

مژده بر دلواپسان انگلیس!
جنتی را خبرگان کرده رئیس

پهلوانی با سواد و قلچماق
پرتوان تر از بز و اسب و الاغ

سن او بود از کلاغان بیشتر
خاطراتی داشت از عصر حجر

از "کلینی" مسئله پرسیده بود
ناصرالدین شاه را هم دیده بود

از فن تسخیر جن آگاه بود
همکلاس شیخ فضل اله بود

سیدعلی هم نیز او را دوست داشت
نقل و سکه توی جیبش می گذاشت

پس رئیس خبرگانش کرد و زد
بر دهان کوسه، آن آخوند بد

بود کوسه همچنان چشم انتظار
تا که عزرائیل آید با وقار

هم نماید سیدعلی را قبض روح
هم به او بخشد کمی از عمر نوح

کوسه را بر سر هوای جنگ بود
سیدعلی لاکن پی نیرنگ بود

کوسه از این ضربه چونان کرم زرد
زار می نالید از اندوه و درد

ناله سر میداد و می گفت ای امان
می کشید از بهر او خط و نشان

همچنان می کرد خود را سرزنش
 که چرا آن داستان را داد کش

همچنان می کند ریش و موی خویش
خویش را می کرد لعنت باز بیش

که چرا با حیله و شیپور و بوق
سیدعلی را کرد رهبر با دروغ

جنتی اما بسی خندان و شیک
می نمودی روی منبر جیک و جیک

شد رئیس خبرگان با شوق و شور

کوسه درمانده را بنموده بور

شنبه، خرداد ۰۱، ۱۳۹۵

منطق الشیخ. داستان چهارم. مکارم شیرازی؛ شیخ المختلسین

 
حسین پویا. 31 اردیبهشت 95





  
یک مکارم بود در شیراز ول
 دائما در اضطراب از اهل دل

گرچه بود آن شیخ سلطان شکر*
چهره اش بود از حناظل تلختر

شیخ از لبخند مردم کینه داشت
با "خوشیدن"! کینه ای دیرینه داشت

گرچه خود می زد به رگ جنس خفن
خصم شادی بود و خصم کِل زدن

چون تنفر داشت از اهل قلم
بهر آنها مرگ را می زد رقم

لیک او خود سالها قبل از قیام
می نمودی خویشتن را بامرام

از تجدد گفتگو می کرد و مد
تا زد و یک انقلاب تازه شد

توپ شد اوضاع شیخان از اساس
کار و بارشان همه شد اسکناس

شد مکارم آیت اله ی بزرگ
گربه ای بود و مبدل شد به گرگ

پول و قدرت همزمان از ره رسید
ترمز وجدان ایشان را برید

امتیازاتی که آن آقا گرفت
کرد او را کاملا خنگ و خرفت

کار او شد دادن فتوای جنگ
برعلیه شادی و کار قشنگ

هرچه مردم را کمی بنمود شاد
آن مکارم برعلیه ش حکم داد

پس خرید از یزد یک تا دستمال
کرد با اعضای! "عاقا" عشق و حال

گشت "عاقا" راضی از شیخ "شریف"!
کارهای شیخ را کردی ردیف

پس مکارم هم در آن بحر فساد
قایق خود را سپرده دست باد

بسه پویا، با مکارم در نیفت
می فرستد عده ای گردن کلفت
--------------------------------------
* ظاهرا ایشان با انحصار واردات شکر بی ارتباط نیست.


سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۹۵

خامنه ای، "حقوق بشر" و "حقوق" بشار!

 
گفتار نیک28 اردیبهشت 95: حسین پویا

از بازپخش کوتاهی نفرمائید. ثواب داره!


جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی اش و توسط خلیفه! "مسلمین" که همان ولی فقیه باشد اداره می شود. خلیفه، بر اساس مفاد همین قانون اساسی، قدرت مطلق دارد و میتواند همان قانون اساسی را هم نادیده بگیرد و خودش هرطور دوست دارد فرمان صادر کند. قانون اساسی ولایت فقیه بر اساس برداشت خمینی از اسلام نوشته شده و خمیرمایه حکومت مذهبی جمهوری اسلامی است. به موجب همین برداشت از اسلام، این قانون پایه هایش بر تبعیض و تحمیل بنا شده است. تبعیض بین شیعه و سنی و تبعیض بین مسلمان و غیر مسلمان، تبعیض بین زن و مرد و.... و تحمیل برداشتهای آخوندی از اسلام بر همه شهروندان، از شیعه گرفته تا سنی و غیر مسلمان. و از همینجاست که مشخص می شود که این قانون اساسی هیچ سنخیتی با "حقوق بشر" ندارد و تنها چیزی که برای بشرهای ایرانی قائل است وظیفه و خدمت کردن به ولی فقیه و مریدانش است و همین.
آفرین بر همه کسانی که فریب ننه من غریبم درآوردنهای خمینی دجال را نخوردند و به این قانون اساسی قرون وسطایی و ضد بشر رای ندادند و از جمله مجاهدین خلق ایران که اعلام کردند که رای نمی دهند و کلی هم از بابت این شهامت و پایبندی به اصول بها پرداختند.

اما همین حکومت با همین قانون اساسی ولایت مطلقه فقیه، برای ماندنش علاوه بر سرکوب وحشیانه مردم در داخل کشور، به صدور تروریسم در خارج هم دست زده و در سوریه و عراق و لبنان و هرجا که دستش رسیده جنگ راه انداخته است. از دهان مردم ایران زده و درآمد فروش نفت و گاز کشور را به حلقوم تروریستهای حزب اله لبنان و دولت سرکوبگر بشار اسد در سوریه ریخته است. در یک کلام ؛ در حالیکه هیچ اهمیتی برای هیچیک از مفاد اعلامیه جهانی "حقوق بشر" قائل نیست و دائما آنها را نقض می کند،  از پرداخت "حقوق" و مخارج ماهیانه امثال بشار اسد جنایتکار هیچگاه کوتاهی نمی کند. صدور تروریسم و فرستادن پاسدار به سوریه یکی از دو پایه ماندگاری نظام است و به همین دلیل اگر بشار اسد شکست بخورد و برود، نظام آخوندی هم چاره ای جز رفتن ندارد. این رژیم قرون وسطایی، "حقوق بشر" ایرانی ها را نقض می کند و "حقوق" بشار را از کیسه مردم ایران می پردازد تا بماند. اما هیهات که این داستان به انتها رسیده است و نظام جهل و جنایت آخوندی به زودی خواهد رفت. 

پنجشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۹۵

منطق الشیخ - حکایت سوم. جام زهر و ناله های سیدعلی


1395حسین پویا: 23 اردیبهشت  

چون فنا شد سید علی در جام زهر
کرد با روحانی درمانده قهر

گفت ای شیخ ملنگ بیسواد
آبروی بنده را دادی به باد

تو به من گفتی که با برجامشان
می شوم بنده رها از دامشان

گفته بودی بعد از آن قول و قرار
می رسد با کامیون پوند و دلار

می شود تحریمها لغو ، از اساس
جیبمان پر می شود از اسکناس

گفته بودی باز میشن بانکها
می خریم از روسیه ما تانکها

آفتاب بخت من از پشت کوه
می زند سر بار دیگر با شکوه

می شوم مقبول بنده در جهان
رهبر پرقدرت مستضعفان

نفت را هم می فروشم در حراج
به قاچاقچی ها نمیدم دیگه باج

پول نفتی هم که می آید وسد (وسط)
می شود یک قسمتش خرج اسد

قسمتی هم میرود دست سپاه
از برای موشک و بنز سیاه

مابقی را گرکه چیزی مانده بود
می نمودم خرج بزم و خرج دود

لیک گویا بنده بی خود خر شدم
آلت دست تو و اکبر شدم

زهر را خوردم ولی سودی نداشت
وضع بدتر شد که بهبودی نداشت

راه حلهایم برای اقتصاد
طبل توخالی شد و فریاد باد

ای دو صد لعنت بر آن برجام تو
سِل بگیری، تلخ گردد کام تو

تیشه ای آخر زدی بر ریشه ام
تِر زدی آخر تو بر اندیشه ام

پس بدان این را که ای شیخ بنفش
می زنم توی سرت با لنگه کفش




قسمت اول داستان هفتخوان رستم. به نقل از شاهنامه فردوسی. حسین پویا

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۹۵

خواهش کوچک "عاقا" از اوباما! در زمینه سربه نیست کردن روحانی


حسین پویا

15 اردیبهشت 95
  
سلام ای مرد دانا ای اوباما
چرا آخر شدی دشمن تو با ما

شدم دلخور من از آن قهر و نازت
از اون عقل کم و قد درازت

مگر از ما چه بد دیدی که حالا
برایم می گذاری طاقچه بالا

شنیدم گاهگاهی بهر خنده
دوپا  میری روی اعصاب بنده

مرا با زور بردی پای برجام
چپاندی تو به من امضای برجام

مرا برجام، بد فرجام کرده
اساسا بنده را ناکام کرده

پسا برجام هم اوضا خرابه
تمام نقشه ها بادی در آبه

شنیدم قول دادی بعد از امضا
هَپَل هاپُل کنی تحریم ها را

گمان کردم که با امضای برجام
فراموشت بشه حرفای بیجام

ولی انگار از ما کینه داری
نمی خوای بنده را راحت بذاری

شده فرجام ما اسباب خنده
امان از شیخ حسن، مار خزنده

بیا و توی دعوا یار من باش
یه خورده دشمن آشیخ حسن باش

نصیحت کن اوباما جان، حسن را
نموده کیشمیشی اخلاق من را

برای بنده حالا شاخ گشته
قیافه ش مثل یک بیلاخ گشته

نموده بنده را اسباب خنده
پیاپی میزند جفتک به بنده

پسا برجام را کرده بهانه
گرفته کله من را نشانه

بیا مردانگی کن ای "اوبی" جان
رها کن بنده را از شر ایشان

تو را هم رنگ کرده با لباسش
بزن یک موشک و بنما خلاصش

تو موشک داری و موشک حدیده
که تاثیرات آن خیلی شدیده

بزن موشک  بکن کلا شهیدش
بشم راحت از افکار پلیدش