سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

سه‌شنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۹۵

خامنه ای و روحانی؛ جنگ زرگری یا دعوای واقعی؟


گفتار نیک. نهم فروردین 95. حسین پویا



حسن روحانی، به اصطلاح رئیس جمهور نظام آخوندی، روز یکشنبه هشتم فروردین ماه در نخستین جلسه هیئت دولت در سال جدید گفته است:
با صراحت اعلام می‌کنم که رهبری، رهبر همه ماست. طبق معیارهای شرعی، قانونی و ملی، دولت به طور کامل از رهنمودهای رهبری تبعیت می‌کند و هر زمانی که دستور بدهند، عیناً درصدد تحقق آن خواهیم بود
بعدش هم اضافه کرده که :
عظمت رهبری عظمت همه ما، عظمت نظام و کشور است و تضعیف ایشان، تضعیف همه ما، کشور و نظام است
آیا روحانی دروغ می گوید و به حرفهایی که در باره "عظمت رهبری" می گوید اعتقاد ندارد؟ به گمان من کاملا اعتقاد دارد و راست می گوید. هرچند در مورد اطاعت از خامنه ای کمی تا قسمتی خالی می بندد و خودش هم میداند که همه حرفهای خامنه ای را قبول ندارد. اما روحانی تا بن دندان به نظام اسلامی با حضور ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارد وگرنه صلاحیتش برای رئیس جمهور شدن تایید نمی شد و تقریبا از همان ابتدا جزو مهره های اصلی و امنیتی نظام نبود.
 آیا این حرفهای روحانی معنیش این است که دعواها و مچگیری ها حرفهای همدیگر را اشتباه خواندن، در سطح خامنه ای و روحانی و رفسنجانی همه اش جنگ زرگری است و برای رنگ گردن مردم و غربی هاست؟ به گمان من اینطور نیست و این دعواها واقعی است و خودشان هم به بهای سنگینی که بابت این دعواها می پردازند واقفند.
پس سوال این است که اگر واقعا روحانی معتقد است که تضعیف "رهبری"، تضعیف "نظام و کشور" است، و این دعواها زرگری نیست، پس چرا اینقدر علیه حرفهای خامنه ای حرف می زند و او را بی اعتبار می کند؟ روحانی و رفسنجانی خود این تناقض را می فهمند و می خواهند طوری حکومت آخوندی را حفظ کنند که "نه سیخ بسوزد و نه کباب". ولایت مطلقه فقیه باشد و آنها هم باشند و مسائل هم بدون نیاز به خونریزی و زد و خورد حل شود.
اما این در واقع همان مشکل اصلی نظام است که حتی کسی مثل احمدی نژاد  که میمون دست آموز خامنه ای بوده، وقتی به اصطلاح رئیس جمهور می شود، شروع می کند به شاخ و شانه کشیدن برای خامنه ای. اگر بجای روحانی، جلیلی هم که مورد علاقه خامنه ای بود رئیس جمهور می شد همین دعواها با کمی تاخیر راه می افتاد. این همان مشکلی است که کشور را به فساد فراگیر دچار کرده است. همان عامل اصلی این فسادها و فقر و بدبختی است که دامن کشور را گرفته. اسم این مشکل در یک کلام "قانون اساسی قرون وسطایی ولایت مطلقه فقیه است". قانون اساسیِ "شتر گاو پلنگ". مرد رندی آخوندی خمینی گونه، که هم میخواهند خلیفه گری باشد و  آخوندها قدرت مطلقه داشته باشند، که نماد حکومت قرون وسطایی و خلیفه گری است و هم میخواهند ریاست جمهوری و مجلس و قوه قضائیه داشته باشند، که نماد نظام مدرن و پیشرفته بشر است و از این بابت سیدعلی روی منبر بگوید که در این سی و چند سال بیش از سی "انتخابات" داشته اند و پز مدرن بودن و دموکراسی بدهند. نمیشود آقا. حاصل این مرد رندی خمینی گونه، همین حکومت جهل و جنایت و فساد است که کشور را به لبه پرتگاه از هم پاشیدگی کشانده. این نظام با این قانون اساسی اصلاح شدنی نیست و ماندنی هم نیست.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

احسنت