سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

دوشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۵

سوال و گفتگو



اول ژانویه 2007

سوال بیستم. صفحه ی بحث و جدل سایت طلیعه سپیده دمان.
www.talieh-sepidedaman.com/


با آرزوی اینکه سال 2007، سال سرنگونی رژیم فاشیستی مذهبی ملاها باشد.

روز شنبه 30 دسامبر صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق توسط دولت حاکم بدار آویخته شد. سرنوشتی که از روز دستگیریش محتمل مینمود. اعدام صدام حسین به شیوه حلق آویز در روز عید قربان ( روزی که علی الاصول و بر اساس سنتهای اسلامی، باید روز بخشش و مدارا و رحمت باشد و در این روز معمولا" زندانيها اعدام نشده و بلکه عفو ميشوند) و همچنین در آستانه جشنهای سال جدید مسیحی (که اینهم خود باید نشانه ای از عفو را به همراه داشته باشد) انجام شد. این اعدام، فراتر از اجرای یک حکم قضائی، باز گو کننده یک منش، طرز فکر وراه و رسمی است که میتوان آنرا ایدئولوژی " مرگ و وحشت" نامید و یکی از سودبرندگانش همانا ملاهای حاکم بر ایران هستند. قضاوت در مورد صدام حسین وآنچه او بدرست یا اشتباه در مورد عراق انجام داد، به مردم این کشور مربوط است. بی شک تاریخ؛ که گواهی بیرحم و صریح است، در مورد او نیز قضاوت خواهد کرد.
بسیاری معتقدند که این اعدام، یک اعدام سیاسی بود. امریکایی ها در زمان دستگیری، او را اسیر جنگی خواندند و طبق قوانین بین المللی محاکمه او میبایست توسط دولتهای اشغالگر، یعنی خود امریکا و انگلیس صورت میگرفت، اما بعدها به خاطر مصلحت سیاسی شان او را برای محاکمه به دولت عراق تحویل دادند. نکته جالب دیگر اینکه رفتار امریکایی ها در کشور دیگری در همین خاور میانه درست صد وهشتاد درجه با این رفتار متفاوت است. یعنی همان سیاست یک بام و دو هوا. امريکائيها دولت لبنان را دولتی قانوني ميشناسند که بر کشور لبنان تسلط کامل دارد، با اینحال اصرار دارند که محاکمه قاتلين رفيق حريری می بایستی در دادگاهی بين المللي انجام شود و نه درسیستم قضایی لبنان. اما در حاليکه خودشان درواقع همه کاره ی عراق هستند، محاکمه و مجازات صدام حسین را به حکومت عراق واگذار کردند. حکم اعدام را هم نخست وزير شيعه عراق امضاء کرد. آنهم با چنان عجله ای که شک هر ناظر بیطرفی را برمی انگیزد.
در باره اشتباهات صدام حسین و نقش او در اوضاع منطقه خاورمیانه و جهان عرب، تفسیرهای فراوان بعمل آمده و خواهد آمد. شاید بزرگترین اشتباه او حمله به ایران بود که منجر به جنگ هشت ساله شد. این جنگ علیرغم داشتن خسارات فراوان جانی و مالی برای مردم عراق و ایران، به گفته خمینی برای رژیم ولایت فقیه "مایه رحمت" شد. اشتباه بزرگ دیگر صدام حسین حمله و اشغال کویت بود که در واقع همین اشتباه بود که در نهایت باعث سرنگونی اش شد. این حمله نیز برای ملاهای حاکم بر ایران دستاوردهای زیادی داشت. کما اینکه اعدام صدام حسین قبل از هرکس به نفع رژیم ملاهاست بطوریکه رفسنجانی بلافاصله آنرا "نمونه بارز تحقق وعده های الهی" خوانده است.
از آنجا که که صدام حسین در دوران حکومت و حیات سیاسی اش بویژه پس از برقراری رژیم خمینی، تاثیرات شگرفی بر اوضاع ایران داشته است؛ بدون شک مرگ او نیزدر این رابطه بی تاثیر نخواهد بود.
به گفته مفسران، بر سر اعدام سریع و ناگهانی صدام حسین توافقاتی از جمله در مورد مسئله حمله شیمیائی به حلبچه با حکومت ایران صورت گرفته است تا بدین ترتیب از افشای حقایق در این مورد جلوگیری شود.
نظرتان را در مورد صدام حسین و اعدام او بدهید. و اینکه آیا فکر میکنید به این زودیها حقایق در باره دوران حکومت و کارهای او آشکار خواهند شد؟

هیچ نظری موجود نیست: