حسین پویا
17 فوریه 2007
سرنوشت سعید امامی در انتظار احمدی نژاد
اخیرا سایت بازتاب، متعلق به پاسدار محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران و از مقامات با ریش اما بدون عمامه رژیم، "به درخواست گسترده بینندگان بازتاب"!!، دست به انتشار سخنرانی سعید امامی (معاون وزارت اطلاعات در دروره ریاست جمهوری رفسنجانی و وزارت آخوند فلاحیان) در دانشگاه همدان کرده است. به گفته بازتاب در این سخنان که
"بخشهايي از آن در دهه 70 مطبوعات منتشر شده بود... معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات، نكات مهمي را درباره ارتباط تشكيلاتي دستگاه امنيتي يكي از سه كشور اروپايي با سازمان مجاهدين خلق در زمان صدام افشا ميكند.. بخش ديگري از اين جلسه سخنراني و پرسش و پاسخ، به ديدگاههاي فرهنگي و سياسي سعيد امامي اختصاص دارد كه وي در اين بخش، ضمن مخالفت صريح با برخوردهاي فيزيكي با عناصر فرهنگي و غيرنظامي، از حركتهاي نسنجيده به اسم امر به معروف و نهي از منكر نيز انتقاد ميكند."
اینکه بینندگاه بازتاب چرا و چگونه در شرایطی که مسائلی نظیر تولید سلاح هسته ای و دخالتهای تروریستی در عراق به معضل شماره یک رژیم تبدیل شده و سران رژیم به شدت نگران آینده و سرنوشت خود و نظامشان هستند، درخواست پخش این سخنرانی را کرده اند، موضوعی است که بازتاب به آن اشاره ای نکرده است. اما با توجه به توضیحات سایت بازتاب در باره اهمیت این سخنرانی و نکات مهمی که در آن وجود دارد میتوان گمانه زنی های گوناگونی در باره علت پخش آن به عمل آورد.
قبل از ورود به هریک از این گمانه ها خوبست به محتوای این سخنرانی نظری کوتاه افکنده شود. در این سخنرانی و پرسش و پاسخ، سعید امامی معاون وزارت اطلاعات رژیم آخوندی در زمان آخوند فلاحیان، با همان ژست و لحن کلام مقام امنیتی شاه (پرویز ثابتی)، و از موضع بالا ادعاهایی را در باره سازمان مجاهدین و امنیت کشور کرده است که بعدا اکثر آنها توسط خود مقامات و وابستگان به رژیم تکذیب شده اند. شنیدن خالی بندیهای سعید امامی در این سخنرانی و پرسش و پاسخ، به قول معروف مرغ پخته را هم به خنده می اندازد. بخصوص حالا که واقعیت اغلب آن داستان سازی ها و دروغگویی ها رو شده است. سعید امامی در همین سخنرانی یک بار دیگر بمب گذاری در حرم امام رضا و کشتار کشیشان مسیحی مخالف نظام را به مجاهدین نسبت داده و توضیحاتی هم در باره اینکه چه کسانی و چگونه این کارها را کرده اند داده است. البته مدتی بعد از این سخنرانی، با رو شدن بخشی از جنایات وزارت اطلاعات رژیم و داستان قتلهای زنجیره ای، همین مقام امنیتی (و تعدادی از زیر دستانش) به عنوان "قربانی و پیشمرگ" مقامات اصلی رژیم دستگیر و وادار به خوردن داروی نظافت و خود کشی میشود. از دیگر اطلاعاتی که پس از مرگ سعید اسلامی افشاء شد این بود که بمب گذاری حرم امام رضا و کشتار کشیشان مسیحی توسط عوامل وزارت اطلاعات و با نظارت همین سعیدخان انجام شده است. همچنین او در این سخنرانی مراتب ارادت خودش را به "امام خامنه ای" و بقیه دایناسورهای رژیم بارها بیان کرده و هنگام نام بردن از خامنه ای از دانشجویان طلب صلوات می کند. این بیان ارادت آنچنان خالصانه است که شنونده هرگز تصور نمی کند که روزی خامنه ای و آن آخوندهای دیگر چنان سرنوشتی را برای آن مرید احمق و جنایتکارشان رقم بزنند.
اما از جمله علتهایی که برای پخش این سخنرانی در شرایط فعلی میتوان برشمرد ترغیب مزدوران رژیم به آوردن فشار بیشتر بر سازمان مجاهدین در عراق است. در شرایطی که سازمان مجاهدین با تمام توان تلاش میکند که نام خود را از لیست تروریستی کشورهای اروپایی و امریکا خارج کند و پناهندگی سیاسی اعضایش در شهر اشرف در عراق را به اثبات برساند، و در شرایطی که مزدوران عراقی رژیم در عراق تلاش می کنند که امریکایی ها را برای اخراج مجاهدین از عراق زیر فشار بگذارند؛ انجام اینگونه اقدامات تبلیغاتی و تکرار همان دروغهای سعید امامی، بدون اشاره به افشاء شدن و دروغ بودنشان، میتواند به قصد ازدیاد فشار به سازمان مجاهدین برای خروج از عراق باشد.
در همین راستا بد نیست به گفته ها و نوشته های مزدوران ایرانی وزارت اطلاعات رژیم نیز اشاره بشود. یکی از این مزدوران در نوشته ای که در سایتهای مزدوران پخش شده ادعا کرده است که در یکی از نشست های ایدئولوژیک آقای مسعود رجوی در عراق حضور داشته است و:
" آن روز رجوی به همرای خود 3 تا چمدان بزرگ را به نشست آورد که این چمدانها پر از اسناد و اطلاعات و نقشه های بود که در دوران جنگ ایران و عراق به صاحب خانه شان به صدام داده بودند و می گفت: این آدرسها را ما به عراقی ها دادیم که اهداف داخل کشور را بزنند. او بر روی سن مفتخرانه قدم می زد و گردنش را جلو می آورد می گفت: آره آره ما این اطلاعات را به صاحب خانه دادیم که هدفهای داخل را بمباران کنند. رجوی با صرف وقت بسیار زیاد تک تک آنها را با نقشه و جزئیات برای جمع تشریح کرد که چگونه به صاحب خانه خدمت می کردند. رجوی گفت: از اینکه امروز تک تک این اطلاعات را برای شما تشریح می کنم، بخاطر این است که دیگر ما جدا شده نداریم و همه شما خودی هستید."
این داستان "سه چمدان" را قبلا نیز چندبار مزدوران دیگر مورد اشاره قرار داده اند با این تفاوت که در نوشته های آنها این "سه چمدان" پر از کتابهایی بوده است که مزدوران وزارت اطلاعات علیه سازمان مجاهدین نوشته و در خارج پخش کرده و به این وسیله برای سازمان مجاهدین مشکلات زیادی درست کرده اند. هدف آقای رجوی نیز ؛ به ادعای آنها، از نشان دادن محتویات آن "سه چمدان" این بوده که به مجاهدین حاضر در نشست بگویدکه اگر روزی مبارزات مجاهدین در سرنگونی رژیم آخوندی به نتیجه نرسد مقصر اصلی نویسندگان این کتابها هستند و مجاهدین می بایستی از آنها انتقام بگیرند. حالا چرا وزارت اطلاعات تصمیم به تعویض محتویات "سه چمدان" مزبور گرفته و "سه چمدان" را پر از اسناد و اطلاعات و نقشه هایی کرده که به ادعای این یکی مزدور وزارت اطلاعات "در دوران جنگ ایران و عراق به صاحب خانه شان به صدام داده بودند" نیز به نظر میرسد به همان دلیلی باشد که سایت بازتاب دست به پخش سخنان سعید امامی زده است.
یکی دیگر از علتهایی که برای پخش سخنان سعید امامی، با توجه به لحن کلام و محتویات آن میتوان برشمرد این است که پاسدار رضایی میخواهد به این وسیله به پاسدار احمدی نژاد هشدار بدهد که مواظب باشد که به سرنوشت سعید امامی دچار نشود. برای اکثر ایرانیان و غیر ایرانیانی که داستان سعید امامی و قتلهای زنجیره ای را دنبال کرده اند مسلم شده است که همه این جنایات به دستور مقامات اصلی رژیم یعنی خامنه ای و رفسنجانی (که در آن زمان رئیس جمهور بوده است) وفلاحیان وزیر اطلاعات وقت انجام شده و سعید امامی فقط یک مهره اجرایی بوده است. نظیر داستان جنایت رستوران میکونوس در آلمان که در نهایت امر دادگاه آلمان آمران جنایت را نیز مشخص نمود و برعلیه آنها حکم بازداشت بین المللی صادر کرد. فتوای همه آن قتلها و جنایات نیز توسط آخوندهای درجه اول نظام داده شده است. بنابراین دستگیری و کشتن سعید امامی چیزی جز یک طرفند لورفته برای از زیر تیغ به در بردن مسئولین اصلی این جنایات نبوده است. بدون شک اگر سعید امامی زنده می ماند و محاکمه میشد پرده از رازهای وحشتناک دیگری نیز برمیداشت. اما با کشتن او؛ آخوندهای حاکم هم جلوی برملاشدن بخش دیگری از جنایاتشان را گرفتند و هم همه مسئولیتها را به گردن او و چند مامور زیر دست او انداخنتد. بنابراین در شرایط فعلی نیز که مسئله تولید سلاح هسته ای و دخالتهای جنایتکارانه رژیم در عراق دارد به طناب دار آخوندهای حاکم تبدیل میشود، ممکن است که پاسدار احمدی نژاد نیز به "قربانی و پیشمرگ" این داستان تبدیل شود و آخوندهای درجه اول نظام، از جمله خامنه ای و رفسنجانی تصمیم بگیرند که وی را قربانی کنند. پاسدار محسن رضایی ممکن است که به این وسیله خواسته است به احمدی نژاد هشدار بدهد و او را از دچار شدن به سرنوشت سعید امامی بترساند.
برای مطالعه دیگر نوشته های حسین پویا به وبلاگ زیر مراجعه کنید
http://hosseinpooya.blogspot.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر