حسین پویا
6 فوریه 2007
مصاحبه های بی بی سی با احمدی نژاد
به مناسبت سالگرد انقلاب
مصاحبه اول
خبرنگار – شنوندگان عزیز رادیوی فارسی بی بی سی، خوشحالم به اطلاعتون برسونم که به دنبال تماسهای که ما با مقامات جمهوری اسلامی داشتیم، توانستیم موافقت رهبر جمهوری اسلامی را برای یک سری مصاحبه هفتگی با بسیجی دلخسته و نورانی آقای احمدی نژاد، به مناسبت سالگرد انقلاب پرشکوه اسلامی بگیریم. در خدمت آقای رئیس جمهور هستیم برای اولین مصاحبه.
جناب احمدی نژاد ممنون از اینکه دعوت ما را برای این مصاحبه های هفتگلی پذیرفتید.
احمدی – اختیار دارید حاج آقا. ما نوکر شما هستیم. آخه ما از همون بچگی مون به آیات عظام ارادت داشتیم. البته یه خواهش کوچیک دارم. واسه خاطر امت حزب اله بی زحمت مارو که صدا می کنید هم دکتر بگین و هم پرفسور. آخه ما به بسیجیا گفتیم دکتر و پرفسوریم. شما هم که بگین دیگه هم تاکید میشه و هم تایید میشه.
خبرنگار – با کمال معذرت جناب پروفسور احمدی اولین سوالم اینه که این روزها شایعه شده که شما در جریان فعالیتهای انتخاباتی تون قولی در مورد بردن پول نفت به سر سفره مردم دادید. همانطور که عرض کردم این یک شایعه است وگرنه تا اونجا که ما میدونیم شما چنین قولی ندادید. درست میگم؟
احمدی – اولا ما اون قول را در واقع دادیم حاج آقا. دوما البته اون قول را بر اساس سیره مقدس امام خمینی دادیم. ایشان هم وقتی داشتن تشریف میاوردند قول دادند که به مردم نان و آب و برق و اتوبوس و گاز مجانی بدن.
خبرنگار – بله واقعا مهمه که مردم بفمند که این مسئله قول دادن کاملا شرعیه و ربطی به مسئله نفت و پول و سفره ندارد. درواقع امر جنابعالی از حضرت امام خمینی تقلید کرده اید.
احمدی – راس میگی ها. پس این روزنامه های خودمون چرا این چیزا سرشون نمیشه؟
خبرنگار – واله چه عرض کنم. خوب اینها لابد از نظر شرعی هنوز بالغ نشده اند و سواد ژورنالیستی شون کم است.
دومین سوالم اینه که میشه بفرمایین که منبع اون نوری که در سازمان ملل دور سر شما پیدا شده بود چی بود؟ آیا ربطی به مسائل اتمی و اختراعات اخیر دانشمندان سپاه و این چیزا داشت و یا کلا مسئله یک مسئله ماوراء الطبیعه بود و بر میگشت به رابطه شما با عالم غیب؟
احمدی – واله عارضم به حضور شما که من این قضیه رو از عالیجناب جک استرای خودتون استفتاء کردم. ایشون سه تا صلوات فرستادن و فرمودن که اینا باید از آثار عبادات مستحبه باشه. ایشون فرمودن که نقل است از شیخ کافی و مرحوم مجلسی که عبادات مستحبه باعث میشه که یک اتصال نامرعی بین شخص مومن و منبع نور بهشت برقرار بشه و اون فرد در برخی مواقع در حوالی سرش وجود نور خاصی رو احساس کنه.
خبرنگار – با اینکه شما بارها تکرار فرموده اید که فعالیتهای اتمی شما برای ساختن سلاح هسته ای نیست و فقط استفاده های صلح آمیز از انرژی هسته ای را در نظر دارید باز هم مغرضین به شما تهمت بیجا میزنند. علتش فکر می کنید چیه؟
احمدی – اصلا من به اینا میگم گیرم که ما میخوایم بمب اتمی بسازیم، یعنی نمیشه که یک دولتی سلاح هسته ای رو برای استفاده صلح آمیز بسازه؟
خبرنگار – دم شما گرم جناب دکتر پروفسور. حقا که گل گفتید. مگه ما یا این کشورهای اروپایی که بمب اتم داریم تا حالا به کسی حمله اتمی کرده ایم؟
احمدی – عجب پس شما بمب اتم دارید؟ پس این عالیجناب استرا چرا به من نگفته بود که ما دیگه اینقدر توی خرج و دردسر نیفتیم. خوب یکی دوتا بمب اتم به ما بدید و قال قضیه رو بکنید. ما هم دست از غنی سازی برمیداریم. شما بی زحمت به دولت فخیمه بفرمایید که این داستان رو حل کنند.
خبرنگار – بله پیشنهاد خوبیه. من درخواست شما رو به بالا منتقل میکنم. چرا که نه. وقتی به همین سادگی میشه مسئله را حل کرد چرا هی پای سازمان ملل و شورای امنیت رو به میان بکشیم؟ اینها همه از آثار کارهای تروریستی آن گروه تروریست است. اینها غیر از دو بهم زنی کار دیگه ای ندارند. اصلا باید اسم اونها را در لیست سازمانهای دو بهم زن هم گذاشت.
احمدی – بابا دم شما گرم حاج آقا. شما چرا بیشتر اینجا تشریف نمیارین؟ این مصاحبه ها واقعا روشنگره.
خبرنگار – آیا فکر نمیکنید که به نفع نظام شما باشد که دولت عراق را که از خودتون هم هست زیر فشار بگذارید که مجاهدین را از عراق بیرون کنند زیرا اونا اونجا که هستن بیکار نیستن که. میرن از نیروهای مخالف شما حمایت میکنن و برای دولت حامی شما شاخ میشن؟
احمدی – بله در این مورد هم حق با شماست. کاملا حق باشماست. اما امریکایی ها تن نمیدن. شما اونا رو راضی کنید بقیه مسائل حله. اما بین خودمون بمونه، میگم مثل اینکه شما بیشتر از ما از مجاهدین بدتون میاد ها! نمیخواید بفرمایید دلیلش چیه حاج آقا؟
خبرنگار – ای آقا این که دیگه اظهر من الشمسه جناب پروفسور. ما دلمون برای مردم ایران میسوزه. مجاهدین با افشای اطلاعات اتمی شما به مردم ایران خیانت میکنن.
احمدی – نه بابا! دمتون خیلی گرم حاج آقا. نمیدونستم شما اینقدر به امت حزب اله علاقمندید.
خبرنگار – بحث کل مردم ایرانه آقا. "آخر مگر نه اينکه نفت سرمايه ای محدود و روبه تمام شدن است؟ مگر نه اينکه اساسا" استفاده از سوختهای فسيلي بدليل افزايش گازهای گلخانه ای و گرم شدن زمين بايد هر چه محدود و محدودتر گردد؟ و مگر نه اينکه بنفع شماست که از اين ماده حيات بخش، بايد هر چه کمتر به عنوان سوخت استفاده نموده و بايد بدنبال منابع ديگر سوختي باشید؟ و باز مگر نه اينکه در دنيای آينده نزديک، سوخت، يکي از مسائل اصلي و ريشه بحرانها و جنگها در جهان خواهد بود؟ و مگر نه اينکه سوخت اتمي با علم امروزه يکي از ارزانترين انواع توليد سوخت نسبت به ساير منابع و احتمالا" جايگزين اجباری سوختهای فسيلي است؟ و بازمگر نه اينکه ماده اصلي اين نوع از سوخت، اورانيم غني شده ميباشد و محک استقلال يک کشور در آينده، توليد مستقل اين ماده ميباشد؟ پس افشای توليد اين ماده و يا توانمندی ايران در توليد آن، از جانب شورای ملي مقاومت چه معني ای ميتواند داشته باشد؟ ايا منظور شورای ملي مقاومت از افشای توليد اورانيوم غني شده توسط ايران، افشای صنايعي است که ميتواند در آينده شما را مستقل سازد؟ و يا وابسته کند؟" (1)
احمدی – بازم دم شما گرم. چرا من همش در تعجبم که چرا خبرنگارای خودمون از این حرفا یاد نمیگیرن بزنن؟ اما میگم آخه مجاهدین میگن که ما، یعنی حکومت ولایت فقیه نماینده مردم ایران نیستیم و دنبال منافع خودمون و موندن در قدرت هستیم و از این چیزا.
خبرنگار – بیخود میگن آقا. مگه نه اینکه شما، یعنی شخص شما در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک انتخاب شدید؟ مگر نه اینکه مردم ایران همیشه نشون دادن که اگر نه صددرصد اما اقلا نود درصدشون طرفدار شما و حکومت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه هستن؟ مگه نه اینکه شما در این مدتی که حکومت رو به دست داشتید غیر از منافع مردم کار دیگه ای رو دنبال نکردید؟ اگه بحث معتاد و بیکار و تن فروشی و کارتن خوابی و از این جور حرفاست که ماهم توی انگلیس همه شو داریم. حالا شما خوب پنج میلیون معتاد دارید ما پنجاه هزار تا. چه فرق میکنه؟ شما ده بیست میلیون بیکار دارید، خوب ماهم یکی دو میلیون داریم. مسئله که سر عدد و رقم نیست. این حرفا مال ضد انقلابه. اینا بهانه است آقا.
احمدی – آقا دم شما هزار دفه گرم. حقا که آیا عظام هم آیات عظام انگلیسی. اما آخه.. بین خودمون بمونه ها... این ضد انقلاب میگه ما چرا این خرجی رو که برای مسائل اتمی میکنیم برای درست شدن وضع اقتصادی نمیکنیم. البته شماهم درس مییگید. اینا ضد انقلابن دیگه.
خبرنگار – ایدکم اله تعالی انشاءاله. اجازه بدین بریم سر سوال بعدی. عرض کنم که بدخواهان و دشمنان ملت ایران اخیرا شایعه کرده اند که آقا سرطانشان وخیم شده و ممکنه خدای نکرده رحلت بکنند. اینا فکر میکنند نظام اسلامی شما به فرد وابسته است. اینهمه آیت اله توی دنیا هست.
احمدی – اینها شایعات ضد انقلابه. همانطور که شما گفتید این حکومت به هیچ آیت الهی وابسته نیست. البته در مورد شما موضوع فرق میکنه. در جواب به این شایعات من همون شعار حزب اله رو میدم که "ما اهل کوفه نیستم علی تنها بماند. سرطان خامنه عامل وحدت ماست." راستش ما به دستور خود آقا ترتیبی دادیم که ایشون تعدادی تلفن همراه به خودشون ببندن که بعد از رحلت ایشون ما بتونیم در هر قسمت از بهشت که باشن باهاشون ارتباطمون رو برقرار کنیم و دستورات رو بگیریم. از این نظر نگرانی نیست.
خبرنگار – فکر نمیکنید بهتره که شایعات مریضی حضرت آقا را تکذیب کنید؟ به نفع شما نیست که دیگران از مریضی آقا و احتمالا مرگ ایشون با خبر بشن. ممکنه ضد انقلاب دست به یک تحرکاتی بزنه.
احمدی – راست میگید ها . چرا زودتر نگفتید؟ بنویسید ما سرطان آقا رو تکذیب می کنیم. بنویسید اصلا قرار هم نیست به همین زودی که ایشون فوت کردند ما تلفن همراه بهشون ببندیم و یا مراسم بگیریم.
خبرنگار – چشم جناب پروفسور. همه ش را مینویسم. ممنون از این مصاحبه و تا مصاحبه بعدی. والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته. مرگ بر امریکا. مرگ بر شوروی. مرگ بر منافق تروریست.
---------------------------------------------------
(1) نقل از نوشته های یکی از مزدوران وزارت اطلاعات که البته میخواهدخودش را خیلی هم روشنفکر جا بزند.
برای دیدن نوشته های حسین پویا به وبلاگ زیر مراجعه کنید
http://hosseinpooya.blogspot.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر