پیشکارِ عظما: الو....... آقای روحانی گوشی را داشته باش عاقا با شما کار داره
روحانی: سلام‌علیکم. چشم. دارم دارم. گوشی را دارم

.............
عظما: آقای شیخ حسن چرا دستورات بنده انجام نمیشه؟
روحانی: سلام‌علیکم حاج‌آقا. کدوم دستور حاج‌آقا؟ همه دستوراتتون را انجام دادم. نکنه دشمن علیه بنده خدمتتون . ....
عظما: نمی خواد حرف خودم را به خودم تحویل بدی. دشمن هنوز به اینجا نرسیده آشیخ.
روحانی: چشم حاج‌آقا. ببخشید. خواستم بگم همه اوامر شما را انجام دادم
عظما: دِ ندادی. بنده چند بار به شما گفتم اون برادر دیپلومات زندانی در بلژیک باید آزاد بشه؟
روحانی: انجام شد حاج‌آقا
عظما: یعنی آزاد شد؟ آورین آورین.
روحانی: آزادِ آزاد که نه. بنده به رئیس اتحادیه اروپا گفتم که عاقا فرموده اون برادر باید آزاد بشه. ایشان هم گفتند به عاقا سلام برسان.
عظما: همین؟ نگفت میشه یا نمیشه؟
روحانی: نخیر نگفت. فقط گفت سلام برسونم به شما
عظما: خیلی خوب ولش کن. بریم سر یک موضوع دیگه. مگر بنده نگفتم که دلار باید ارزان بشه؟
روحانی: بله آقا. فرمودید.
عظما: خوب چکار کردید؟ چرا نشد؟
روحانی: والله به جان بچه م همونروز دو دقیقه بعدش به رئیس بانک مرکزی زنگ زدم و گفتم عاقا فرمودن که دلار باید ارزان بشه. ایشان هم گفتن به این سادگی نمیشه. بنده گفتم دستور از عاقا اومده. نمیشه نداریم. اونقدر بزنیدش که ارزون بشه......... اوامرِ دیگه..
عظما: مگر بنده نگفتم که نرخ ارزاق باید ارزان بشه؟
روحانی: چرا آقا فرمودید. منم به وزیر اقتصاد گفتم به دستور عاقا ارزاق باید ارزان بشه. گفت به رئیس اطاق اصناف گفته که ارزاق باید ارزون بشه. اونم گفته نمیشه چونکه ارزاق وارداتیه. دست ما نیست که ارزون کنیم.
عظما: پس دست کیه؟
روحانی: نمیدونیم حاج آقا. داریم تحقیق می‌کنیم....... دیگه.....
عظما: مگر بنده نگفتم که باید مشکل بیکاری حل بشود؟
روحانی: نه حاج‌آقا نگفتید
عظما: توی روی من داری دروغ میگی. 
روحانی: توی روی شما که نیست حاج‌آقا. توی تلفنه. اما والله این یک مورد را به بنده نگفتید.
عظما: خوب حالا میگم. مشکل بیکاری باید حل بشود.
روحانی: چشم حاج آقا. همین الان به جهانگیری میگم که این مشکل باید تا ظهر و حداکثر تا شب حل بشه. امر دیگه ای نیست؟
عظما: کجا در میری؟ صبرکن. این مشکل مال باختگان را مگر نگفتم باید حل بشه؟
روحانی: چرا حاج‌آقا. فرمودید. به حول و قوه الهی حل شد. 
عظما: یعنی پولای مردم را بهشون دادید؟
روحانی: نه حاج‌آقا اونجوری که حل نشد. ولی مشکل را ریشه‌ای حل کردیم
عظما: آورین آورین. یعنی چطوری حل کردید؟
روحانی: برادران وزارت در یک بررسی عمیق فهمیدن که مشکل مال باختگان به روسای بانکها مربوط میشه. یعنی روسای بانکها خوب بانکداری بلد نبودن. این بود که بنده دستور دادم که همه مدیران بانکها را به ادارات دیگه منتقل کنن و بجای اونا تعدادی از مدیران مومن و معتقد بسیجی وزارت اطلاعات و وزارت راه و وزارت کشاورزی و جهاد سازندگی را به بانک‌ها منتقل بکنن. موضوع بحمداله حل شد.
عظما: آورین آورین. بگید وسائل ارتباط جمعی این خبر را منتشر کنن و بگن که به دستور فلانی این موفقیت به‌دست‌آمده. پولا چطور شد؟
روحانی: چشم حاج‌آقا می گیم. کدوم پول حاج آقا؟
عظما: همون پول مال باختگان دیگه.
روحانی: آها.. اون پولا رو میگید. به حول و قوه الهی رَدِ پولا رو تا کانادا و سویس و چند کشور دیگه پیدا کردیم. من به ظریف گفتم که باید این پولا برگردانده بشه. اون نامرد هم گفت اگه عاقا می فرمود باید برگردانده بشه می شد یک کاریش کرد اما به حرف شما کاری نمیشه کرد.
عظما: خوب می گفتی بنده گفتم باید برگردانده بشه
روحانی: گفتم به جان بچه م. اما ناکس قبول نکرد. گفت عاقا باید به خودم می‌گفت. حالا دیگه دیرشده.
عظما: حالا به مال‌ باختگان چی بگیم
روحانی: مال باختگان مالشون رو باختن دیگه حاج آقا. برای همین بهشون می گن مال‌باخته. می‌خواستن نبازن. بردوباخت به دولت مربوط نمیشه. باید قوه قضائیه و نیروی انتظامی وارد بشه.
عظما: چقدر حرف میزنی. حوصله م را سر بردی. برو به کارات برس. یادت باشه بقیه مشکلات هم باید همینطور حل بشه. 
روحانی: چشم حاج آقا. تا شب حل بشه یا تا فردا؟
عاقا: تا شب آشیخ. تا شب. مشکلات مردم را باید سریعا حل کرد.

نهم آبان ۹۷