حسین پویا
10 بهمن 1394
سیدعلی زحمت بسیار کشید
روی یک تخته دوتا مار کشید
گفت با کوسه که این مار تویی
آنکه کرده ست مرا خوار تویی
مار دیگر بود آن شیخ بنفش
می زنم بر سرتان لنگه ی کفش
رفته پاریس و بسی زِر زده است
به من و گفته ی من تِر زده است
عاشق پول عمو سام شده
قاطری بود ولی رام شده
به عمو سام بفرما زده است
ظاهرا مثل خودت جا زده است
لاکن ای کوسه مرا گول نزن
نیست باکم ز تو و شیخ حسن
تو به من گفتی اگر جوجه کلاغ
یا که خواندی تو مرا اسب و الاغ
تو اگر ماری و نیشت تیز است
یا قیافه ت بَدَل چنگیز است
من خودم افعی ام و مار خورم
صاحب قاطر و اسب و شترم
نقدی و صادق لاریجانی
می برندت به اوین مهمانی
جام زهری که بُوَد در برجام
همه با هم بخوریمش سر شام
غرق شد روزی اگه کشتی ما
من و تو هردو به بادیم و فنا
پس بیا تا من و تو دست به دست
به غنیمت ببریم آنچه که هست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر