بیست و دوم بهمن 1389
قصیده "بائیه" انقلابیه
به یاد فرخی یزدینای آزادی کند چون نی نوای انقلاب
باز خون سازد جهان را نینوای انقلاب
انقلاب ما چو شد از دست ناپاکان شهید
نیست غیر از خون پاکان خونبهای انقلاب
"فرخی یزدی"
باز هم شد ای عزیزان سالگرد انقلاب
آنچه بلعیدش خمینی، با دوتا لیوان آب
انقلاب ما برای عشق بود و زندگی
نه برای نفرت و اعدام وشلاق و عذاب
عشق را کشتند ملاها به حکم سنگسار
زندگی هم شد فدای وعده ی پوچ و سراب
انقلاب ما از اول بهر نان و کار بود
نان ملت رفت بیت شیخ درزیر کباب
کار اما قصه اش یک خورده ای پیچیده شد
کار شد ایجاد اما با حساب و با کتاب
شد وزیر کار در هر منطقه شیخ محل
منشی اش هم یک نفر از مومنین "خوش حساب"!
اسم مسجد شد کمیته، مرکزپخش کوپن
همچنین شد مرکز توزیع صابون و گلاب
کار منشی رتق و فتق جیره مستضعفین
بود از انبار مسجد دائما در اضطراب
زآنهمه اموال در انبار مسجد بیم داشت
مومنین را باخبر می کرد از روز عذاب
بعدها شد آن هنرپیشه رئیس بانک خون
خون مردم را درون شیشه کرده آن جناب
شیخ هم شد بعدها یک کاره ای در خبرگان
صاحب بنز و سه ویلا و هزاران چیز ناب
یک نفر از لات و لوتای محل ریشی گذاشت
در امور خواهران شد میخ ترویج حجاب
بعد از آنی که خمینی گفت لاکن توسری
بدحجابان را کتک می زد به منظور ثواب
بعدشم شد او یکی از سرپرستان بسیج
بچه ها را بهر جبهه می نمود او انتخاب
این زمان دکتر شده ایشان، وزیر و فیلمساز
میدهد احکام دین را توی فیلمش بازتاب
همچنین در آن کمیته یک نفر هم توده ای
عاشق خط امام! مسئول "ضد انقلاب"
ریش توپی داشت اما عاقبت بیچاره شد
لاجوردی کرد هم برگردن او هم طناب
الغرض فرصت طلبها کارهاشان سکه شد
رست از چاله وطن، افتاد توی منجلاب
کشور ستار خان و کاوه و گردآفرید
درب و داغان شد به حکم عده ای ملای گاب
عده ای دایناسور از دوران سنگ و عهد بوق
بهترین احکامشان باب امور مستراب (مستراح)
انقلابی که برایش آنهمه خون داده شد
شد به دست عده ای نادان خراب اندر خراب
ای جوانان وطن برپا، شده وقت نبرد
بر سر اینها فرود آئید جوشان چون عقاب
----------------------------وبلاگ نوشته ها و اشعار حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/
از ویدیوهای شعر خوانی حسین پویا در یوتیوب دیدن کنید
http://www.youtube.com/watch?v=BraymZPVpk0
قصیده "بائیه" انقلابیه
به یاد فرخی یزدینای آزادی کند چون نی نوای انقلاب
باز خون سازد جهان را نینوای انقلاب
انقلاب ما چو شد از دست ناپاکان شهید
نیست غیر از خون پاکان خونبهای انقلاب
"فرخی یزدی"
باز هم شد ای عزیزان سالگرد انقلاب
آنچه بلعیدش خمینی، با دوتا لیوان آب
انقلاب ما برای عشق بود و زندگی
نه برای نفرت و اعدام وشلاق و عذاب
عشق را کشتند ملاها به حکم سنگسار
زندگی هم شد فدای وعده ی پوچ و سراب
انقلاب ما از اول بهر نان و کار بود
نان ملت رفت بیت شیخ درزیر کباب
کار اما قصه اش یک خورده ای پیچیده شد
کار شد ایجاد اما با حساب و با کتاب
شد وزیر کار در هر منطقه شیخ محل
منشی اش هم یک نفر از مومنین "خوش حساب"!
اسم مسجد شد کمیته، مرکزپخش کوپن
همچنین شد مرکز توزیع صابون و گلاب
کار منشی رتق و فتق جیره مستضعفین
بود از انبار مسجد دائما در اضطراب
زآنهمه اموال در انبار مسجد بیم داشت
مومنین را باخبر می کرد از روز عذاب
بعدها شد آن هنرپیشه رئیس بانک خون
خون مردم را درون شیشه کرده آن جناب
شیخ هم شد بعدها یک کاره ای در خبرگان
صاحب بنز و سه ویلا و هزاران چیز ناب
یک نفر از لات و لوتای محل ریشی گذاشت
در امور خواهران شد میخ ترویج حجاب
بعد از آنی که خمینی گفت لاکن توسری
بدحجابان را کتک می زد به منظور ثواب
بعدشم شد او یکی از سرپرستان بسیج
بچه ها را بهر جبهه می نمود او انتخاب
این زمان دکتر شده ایشان، وزیر و فیلمساز
میدهد احکام دین را توی فیلمش بازتاب
همچنین در آن کمیته یک نفر هم توده ای
عاشق خط امام! مسئول "ضد انقلاب"
ریش توپی داشت اما عاقبت بیچاره شد
لاجوردی کرد هم برگردن او هم طناب
الغرض فرصت طلبها کارهاشان سکه شد
رست از چاله وطن، افتاد توی منجلاب
کشور ستار خان و کاوه و گردآفرید
درب و داغان شد به حکم عده ای ملای گاب
عده ای دایناسور از دوران سنگ و عهد بوق
بهترین احکامشان باب امور مستراب (مستراح)
انقلابی که برایش آنهمه خون داده شد
شد به دست عده ای نادان خراب اندر خراب
ای جوانان وطن برپا، شده وقت نبرد
بر سر اینها فرود آئید جوشان چون عقاب
----------------------------وبلاگ نوشته ها و اشعار حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/
از ویدیوهای شعر خوانی حسین پویا در یوتیوب دیدن کنید
http://www.youtube.com/watch?v=BraymZPVpk0
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر