سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

سه‌شنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۶

اصدق الواعظین و جنگ هسته ای

حسین پویا
26 فوریه 2008

دکتر استاد اصدق الواعظین و جنگ هسته ای!

"میگویم استاد از تخصصتان در امور هسته ای بگویید. میگوید در نوجوانی در یک در گیری، با هسته ی هلو به چشم چپ یک نوجوان زدم و او را برای مدتی یک چشمی کردم!!"
در تاریخ چهارشنبه بیستم فوریه 2008 محمد محدثين و عليرضا جعفرزاده مسئول وعضو كميسيون خارجه شوراي ملي مقاومت شورای ملی مقاومت طي يك كنفرانس بزرگ مطبوعاتي و راديو تلويزيوني در بروكسل، مركز فرماندهي، مديريت ساخت و محل مركزي تحقيقات اتمي و همچنين پروژه مخفي ساخت كلاهك اتمي رژيم جمهوری اسلامی را باارائه نقشه هاي هوايي و كروكيهاي مختلف و اسامي دست اندركاران آن فاش كردند. نامبردگان این افشاگری را با این هدف که افکار عمومی جهان و کسانی که نگران فعالیتهای اتمی رژیم هستند را تحت تاثیر قرار دهند انجام دادند اما گفته های دکتر استاد احمدی نژاد و دکتر جلیلی دبیر شورای عالی امنیت نظام، در راستای مسائل هسته ای بیانگر این است که مثل دفعات قبل، این افشاگری از بیخ بی تاثیر بوده است. با این حال آگاهان نمیدانند چرا دکتر استاد احمدی نژاد در این راستا، همین دو سه روز پیش دسته گل به آب داده و فرمود:
"در هشت ژوئيه 2003 يك گروه تروريستي اعلام كرد گروهي كه خود اينها به عنوان رسماً گروه تروريستي اعلام كرده بودنش. اعلام كرد كه مثلاً ما يك سري مطالب داريم درباره مثلاً فلان موضوع، در 15 اكتبر همون سال آژانس آمد بررسي كرد در ده نوامبر همون سال 2003 مدير كل رسماً اعلام كرد اين مطالب كذب بوده، يعني مي‌خوام بگم ما با اين مطالب كه دنيا نمي‌تواند مناسبات خودش رو بر اساس اظهارات گروهي تروريست يا گروهي، كساني كه نمي‌خواهند يك ملت به پيروزي برسد هرچند وقت مطالبي رو مطرح كنند"
این گفته ها بیانگر این است که شاید استاد دکتر این حرفها را بدون اجازه رئیسش زده و تا حدودی هم بی احتیاطی کرده. از آدمی که دور سرش هاله ی نور دارد این اشتباهات بعید است. یک جماعتی با صدها نشریه و سایت و منبر و میکروفن تلاش می کنند که دست استکبار جهانی از آستین کسی بیرون نیاید و واقعیت بی اثر بودن افشاگریهای شورای ملی مقاومت افشا شود، آنوقت ایشان بی احتیاطی کرده و بدون توجه به دست استکبار جهانی از این حرفها میزند. معلوم نیست که اگر به فکر آبروی خودش نیست، چرا با آبروی سایتهای "وزارت شایعه شکنجه" بازی میکند. چرا به این ترتیب میخواهد نشان بدهد که آن "گروهک تروریستی" هنوز سرپا ایستاده و تمام نشده.
در همین حال سایت"ایران دیده بان" که دوست و دشمن رژیم بر بیطرف بودن و عدم وابستگی اش به "وزارت شایعه شکنجه" اذعان دارند در مطبی با عنوان "یک کارشناس اتمی ادعای مجاهدین را بی اساس دانست" از قول خبرگزاری ایرنا نوشته است:
"دیوید آلبرایت" كارشناس اتمی ادعاهای تازه سازمان مجاهدین را مبنی بر اینكه تهران برای ساخت سلاح‌های اتمی تلاش می‌كند بی‌اساس دانست.
...... این كارشناس اتمی درباره ادعای مجاهدین مبنی بر دومین سایت تحقیقاتی ایران كه در آن بمب اتمی و موشك ساخته می‌شود، گفت: وی هیچ اطلاعی در این باره ندارد. .....این كارشناس رشته فیزیك كه سالهاست برنامه‌های اتمی ایران را تحلیل می‌كند، با ابراز تردید نسبت به ادعاهای مجاهدین درباره برنامه‌های هسته‌ای ایران افزود: این افراد دائما ادعاهای خود را تغییر می‌دهند. البته این نوشته بخودی خود آنقدر مستدل و با حال است که نیازی به تعریف و تمجید و تایید و تفسیر و حمایت ندارد. اما خوب چون ممکن است یکوقت عوام الناس این نوشته را بخوانند و با چیزهایی که در سایتهای دیگر از قول مقامات رژیم آمده مقایسه کنند و خدای نکرده یک تناقضاتی پیدا کنند و توی دلشان چندتا فحش نثار دست اندرکاران سایت "ایران دیده بان" و رئیس کل "وزارت شایعه شکنجه"، یعنی آخوند اژه ای ( که علاقه وافری به کله پاچه آدم دارد و مخصوصا گوش و بناگوش و پاچه را خیلی دوست دارد) بکنند، بنده تصمیم گرفتم در حمایت از این سایت محترم یک مصاحبه ای با جناب استاد دکتر ثقه الاسلام اصدق الواعظین کارشناس امور هسته ای و بمب و اقتصاد و جراحی پلاستیک و اینجور چیزا بکنم تا هرچه بیشتر معلوم شود که افشاگریهای شورای ملی مقاومت اصولا هیچ نقشی در این "مخمصه ی اتمی" که ملاها گرفتارش شده اند نداشته است. این جناب دکتر ثقه الاسلام از آن روضه خوانهای زمان شاه است که حالا ترقی کرده و شده استاد دکتر ثقه الاسلام والمسلمین و برو بیایی دارد. آن زمان تخصصش فقط روضه های دو تومانی و پنج تومانی بود اما حالا در چندین زمینه هم تخصص پیدا کرده.
میگویم جناب استاد لطفا ابتدا قدری در خصوص تخصص و سابقه خودتان در زمینه هسته ای و اتمی توضیح بفرمایید
میگوید: مرد حسابی، مومن مسجد ندیده، حالا که نوبت به ما رسید باید سابقه و مدرک رو کنیم و ثابت کنیم که تخصص ما در زمینه هسته ای و اتمی مورد قبول اساتید فن است؟ چطور آن سایت "ایران چی چی" که نام بردید، از آن آقای "آل برایت" نپرسیده که از کجا آمده و از کی کارشناس اتمی شده.
میگویم: جناب مستطاب دکتر اصدق الواعظین، اولا که "آل برایت" نیست و "آلبرایت" است. طرف از کشورهای عربی نبوده و بلکه اهل بلاد غرب است.
میگوید: ببخشید آقا سود تفاوت شد. من فکر کردم طرف از خانواده "برایت" و از حزب الهی های لبنان است.
میگویم: ایراد ندارد. اما در راستای استخواندار شدن این مصاحبه لازم است جنابعالی قدری در باره سابقه ی هسته ای خودتان بفرمایید.
میگوید: همینقدر خدمت شما و خوانندگانتان عرض کنم که بنده در سن دوازده سالگی در یک جنگ هسته ای شرکت کرده و با هسته ی هلو به چشم پسر همسایه زده و او را برای مدتی یک چشمی کردم. در دوران نوجوانی و طلبگی هم در مسجد امیرالمومنین که کمتر از ده فرسخ با مرکز تحقیقات اتمبی امیرآباد تهران فاصله دارد بارها روضه و پا منبری خواندم و به همین دلیل هم یک بار از سوی دفتر امام به عنوان کارشناس مسائل اتمبی برای حل و فصل مشکلات ایدئولوجیک سازمان انرژی اتمبی مامور شدم. خدمت شما عرض کنم که در دوران..
حرفش را قطع کرده و میگویم: بس است استاد بس است. به قول شاعر در خانه اگر کس است یک حرف بس است. بنده به تخصص شما ایمان آوردم. حالا بفرمایید که نظر شما در مورد این افشاگریهای شورای ملی مقاومت چیست؟ آیا این حرفهایی که زده اند درست است؟
میگوید: اولا آقا اینها چندسال پیش آمدند گفتند که رژیم جمهوری اسلامی هجده سال است دارد فعالیت هسته ای میکند برای اینکه بمب و از اینجور چیزای اتمبی بسازد. این البته کار درستی نبود. میگذاشتند هجده سال دیگر هم بگذرد و نظام الهی ما چندتایی از این بمبهای اتمبی بسازد و اینور و اونور بر سر کفار بریزد. دنیا که به آخر نمیرسید. بالاخره یکجوری کارشناسانی نظیر همین آقای "آل برایت" از نشانه های روی بمبها می فهمیدند که ساخت جمهوری اسلامی بوده اند و باب مذاکره را با ما باز میکردند. ثانیا بنده با استفاده از علوم قدیمه نظیر علم جفر و رمل و اضطرلاب فهمیدم که همانطور که آن آقای "آل برایت" فرموده است این حرفهای مجاهدین تکراری است. دفعه قبل و قبل تر و حتی سال 2004 هم همین حرفها را میزدند. یک بند و بطور خسته کننده ای تکرار میکنند که رژیم جمهوری اسلامی دارد بمب هسته ای می سازد.
میگویم: ولی آقای البرادعی هم در گزارشش گفته که:
«تا زمانی که آژانس پاسخ روشنی را به سوال های خود در اين باره دريافت نکرده باشد و ايران نيز با اجرای پروتکل الحاقی به آژانس اجازه بازرسی های سر زده را نداده باشد، آژانس نمی تواند با اطمينان بگويد که ماهيت برنامه هسته ای ايران مسالمت آميز است.»
میگوید: کدام البرادعی این را گفته؟
میگویم: مگر چندتا البرادعی داریم استاد دکتر اصدق؟ همان البرادعی که رئیس آژانس انرژی اتمی است. همان که انگلیسی را با لحجه عربی حرف میزند.
میگوید: آهان. برادر البرادعی را میگویی. البته مهم نیست که او چه گفته و یا میگوید. ایشان بعضی اوقات مجبور است رعایت ظاهر را بکند. مهم این است که جناب آقای پاسدار جليلي دبیر شورای امنیت ملی در یک كنفرانس مطبوعاتي فرموده است: « با گزارش آژانس حقانيت جمهوري اسلامي ايران اثبات شد» و «من اين موفقيت را به آحاد ملت تبريك عرض مي كنم».
میگویم: جناب استاد اصدق الواعظین عزیز نظرتان در مورد اینکه مجاهدین و شورای ملی مقاومت نقشی در این مخمصه هسته ای رژیم ندارند و فعالیتهاشان بیفایده است چیست؟
میگوید: از شما چه پنهان که بنده هم تا همین دیروز که آقای دکتر احمدی نژاد در تلویزیون ظاهر شد و آن حرفها را زد فکر میکردم مجاهدین و شورا خیلی وقت است تمام شده اند و عددی نیستند که بخواهند برای رژیم قدر قدرت جمهوری اسلامی مشکل سازی بکنند و یا مانع از ساختن سلاح هسته ای بشوند. اما بعد از شنیدن آن سخنان کمی نگران شدم. اما فکر می کنم که ممکن است آقای دکتر حالش خوب نبوده وقتی این حرفها را زده.
میگویم: کدام حرفها را میفرمایید استاد؟
میگوید: مجري تلویزیون از آقاي دكتر می پرسد که "چي شد كه الان ما در بحث هسته‌يي به اينجا رسيديم بهرحال اين يك فرآيند و يك پروسه‌اي بوده، ناگفته‌اي داريد؟ از آن روزهايي كه گذشت". آقای دکتر احمدی نژاد در پاسخ میفرمایند "نا گفته البته فراوان است كه خب ملاحظاتي كه ملت ايران مي‌دانند من نمي‌توانم همه‌اش را بگويم اما اجازه بدهيد يك نگاهي به فرآيند بياندازيم. موضوع هسته‌يي تقريباً به شكل جديدش، يعني اين ماجرا از تير 81 شروع شد، يك گروهي از منافقين آمدند يك گزارشهايي منتشر كردند از نطنز و اراك و اين حرفها، حساسيت درست شد آژانس وارد شد بعد قعطنامه‌هاي شوراي حكام پي در پي، پي در پي، و .."
میگویم: استاد جان پس معلوم میشود که مجاهدین آنقدر که میگویید کم اهمیت هم نیستند.
میگوید: بنده هم گیج شده ام آقا. ما بیست سی سال است میگوییم اینها تمام شدند و چه و چه شدند. حالا این آقای احمدی نژاد این حرفها را زده. بنده باید از ولی فقیه کسب تکلیف کنم که بالاخره اینها تمام شدند یا هنوز هستند.
میگویم: استاد جان نظرتان را در باره قطعنامه سوم بفرمایید. اگر تصویب بشود تاثیری دارد یا بیخودی است.
میگوید: اینهایی که میگویند این قطعنامه ها مشکلات اقتصادی درست میکند معلوم است که از علم اقتصاد بی اطلاعند. شما دقت کنید که ما در حال حاضر برخلاف کشورهای استعماری، علیرغم گران شدن قیمت ها، دچار هیچگونه تورمی نیستیم.
میگویم: ولی اخیرا ریيس کل بانک مرکزی ايران گفته است " زمانی که هدف گذاری کشور بر مبنای نرخ تورم ۸ درصدی قرار گرفته، رسيدن به تورم ۲۰ درصدی نگران کننده است".
میگوید: خوب بیخود گفته است. وقتی آدمهای نادان و بی تخصص حرف می زنند همین است دیگر. شما باید ببینید ولی فقیه و امام جمعه و حاج محمود آقا چه میگویند. نظر شما را می اندازم به گفته های ایشان در گفتگو با تلویزیون. جناب آقای احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، ۲۵ آذر ماه گذشته، در يک برنامه تلويزيونی دلايل و عوامل افزايش تورم را اعلام کرده. به گزارش خبرگزاری ايسنا، ایشان در بخشی از سخنان خود گفته بود: «از جمله عوامل ديگر (تورم)، تحريک های تورمی و تورم انتظاری و انتظار تورمی است و جنگ رواني هايی که به نظر من سازمان يافته است و دائما تکرار مي شود.»
میگویم: دکتر اصدق جان دیگه داری وارد بحثهای خیلی تخصصی میشی که نه من و نه خوانندگان توان فهمش را نداریم. اگر دوست دارید یک توضیحی بدهید. وگرنه که خدا حافظی کنیم.
میگوید: مختصرا توضیح بدهم منظور ایشان این است که تورم در انتظار تکرار میشود و سازمان در این قضیه با جنگ روانی متورم میشود و باید انتظار توطئه استکبار جهانی را از نظر تکرار تورمی داشت. اما دعای خیر ولی فقیه باعث شده که گرانی ربطی به تورم نداشته باشد.
میگویم: من هنوز هم چیز زیادی نفهمیدم. میشود کمی بیشتر توضیح بدهید؟
میگوید: توضیح بیشترش را از همان سایت "ایران ملا دیده بان چی چی" بخواهید. آنها حتما تخصص بیشتری در اقتصاد دارند.
میگویم: حقیقتا سخنان روشنگرانه ای گفتی. حلالت باشد آن پنج تومانی هایی که شبهای جمعه از بابت روضه های پرشورت از مومنین میگرفتی.

وبلاگ حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/

دوشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۶

انتخابات و پاکستان






18 فوریه 2008


انتخابات پاکستان و ولی فقیه مسلمین جهان!


به درخواست پرویز مشرف و تصویب سازمان ملل، و موافقت آیت اله خامنه ای، برگزاری انتخابات در پاکستان به وزارت کشور ایران واگذار شد.
آگاهان از قول خبر گزاری یونایتد پرس گزارش کرده اند که به دنبال چندین دور مذاکرات محرمانه و آشکار بین مقامات سازمان ملل و دستگاه رهبری پاکستان شامل ژنرال پرویز مشرف و چند ژنرال دیگر، بالاخره ژنرال مشرف برای برگزاری یک انتخابات سالم و دموکراتیک در پاکستان دست به دامان آیت اله خامنه ای ولی فقیه مسلمین جهان شده است. مشرف به ولی فقیه مسلمین توضیح داده که او و مردم پاکستان مسلمان هستند و علیرغم مشکلات داخلی و دعواهای بین شیعه و سنی و غیره در پاکستان، همه از خامنه ای به عنوان ولی فقیه مسلمین جهان انتظار دارند که در چنین لحظات تاریخی حساسی قدم پیش گذاشته و برای حل مسائل انتخابات و دموکراسی در پاکستان اقدام مناسب انجام بدهد. مشرف در جلساتی که با مقامات سازمان ملل داشته برای آنها توضیح داده است که دستگاه نظامی پاکستان به علت فسادهای گسترده مالی توان و صلاحیت برگزاری یک انتخابات سالم در پاکستان را ندارد و اگر جامعه جهانی علاقمند است که در پاکستان دموکراسی برقرار شود و خون خانم بوتو به هدر نرود تنها راه درخواست از ولی فقیه مسلمین جهان برای پا درمیانی و به عهده گرفتن مسئولیت است. خبرگزاری چماق پرس به نقل از بقیه خبرگزاریها گزارش میکند که ولی فقیه مسلمین جهان ابتدا این درخواست را رد کرده و گفته است که اولا نمیداند پاکستان کجاست و ثانیا قبول چنین مسئولیتی مشکلات آن جهانی دارد. اما ژنرال مشرف ضمن دادن آدرس پاکستان و بوسیدن چند باره دست "آقا" و ریختن چند قطره اشک از ایشان خواسته است که مسئولیت برقراری دموکراسی در پاکستان را به عهده بگیرد و باعث شود که پاکستان هم به یک کشور دموکراتیک مثل ایران تبدیل شود.
ولی فقیه مسلمین جهان بعد انجام یک استخاره با تسبیح، به مشرف فرموده است که ما قول نمیدهیم که صددرصد شما هم مثل ما دموکراتیک بشوید اما چون نسبت به مسلمین جهان مسئول هستیم و پاکستان هم بنا به گزارش آقای احمدی نژاد تا حدودی جزو جهان محسوب میشود، علیرغم همه مشکلات دنیوی و اخروی که ممکن است پیش بیاید با درخواست شما موافقت می کنیم. آگاهان از قول خبرگزاری یونایتدپرس اضافه کرده اند که بعد از این جلسه آقای خامنه ای به وزیر کشور دستور داده است که مقدمات بر عهده گرفتن انتخابات سالم مجلس در پاکستان را فراهم کند.

خبرنگار خبرگزاری چماق پرس با وزیر کشور جمهوری اسلامی مصاحبه ای در این زمینه به عمل آورده که متن آنرا در زیر مشاهده میفرمایید:

خبرنگار: حضرت آیت اله بسم اله القاصم الجبارین.

وزیر کشور: بسم اله المنتقم برادر.

خبرنگار: اولندش که نوکرتم حاجی. دومندش اجازه بدین که این ماموریت الهی- روحانی رو به شما که تخصص و تجربه زیادی در زمینه برگزاری انتخابات سالم مجلس دارید تبریک عرض بکونم. سومندش اگر ممکنده توضیح بدین که به نظر شما چرا سازمان ملل و ژنرال مشرف تا این اندازه به جمهوری اسلامی بله، یعنی قبولش دارن.

وزیر کشور: به نام خداوند درهم کوبنده انتخابات و با درود به ولی فقیه مسلمین جهان. باید عرض کنم که اینطور نیست که جهان نفهمد که ما چه زحمتی در راه برقراری دموکراسی و مجلس منتخب مردم در ایران و حتی در عراق کشیده ایم. شما دقت کنید که نهاد محترم شورای نگهبان و نهاد محترم سپاه پاسداران که هردو از یادگار های امام راحل هستند در واقع تضمین برقراری سالم انتخابات در ایران هستند. مجلس ما تنها مجلسی در جهان است که نمایندگانش هیچگونه عمل غیرسالمی برای انتخاب شدن نمیکنند. برادران شورای نگهبان و سپاه اگر ببینند که کسی کاندید شده که به دلیل اینکه ضعفی در اعتقادش به ولی فقیه باشد، ممکن است بخواهد خطایی در این زمینه بکند صلاحیتش را تایید نمی کنند. اینهایی که در ایران صلاحیتشان تایید نشده تصور نفرمایید که همگی دزد و جنایتکار هستند. البته بسیاری از آنها هستند اما بسیاری هم نیستند و قبلا از خدمتگذاران ولی فقیه بوده اند ولی حالا فکر کرده اند اینجا سویس است و یا خانه خاله است و میتوانند به مجلس بیایند و یک حرفهایی بزنند و خلاصه ولی فقیه را ناراحت کنند. اما شورای نگهبان همانطور که از اسمش پیداست نگهبانی میکند دموکراسی را و به این منحرفین اجازه شرکت در انتخابات نمیدهد. اینست که نمایندگان ما نیازی هم به این کارها خلاف نمیبینند چون همه ی نمایندگان در خدمت ولی فقیه هستند. رئیس جمهور و وزرا هم در خدمت و تحت امر ولی فقیه هستند. قوه قضائیه هم در اختیار و تحت امر ایشان است. پس به این ترتیب ما در حال حاضر نیازی به تقلب در انتخابات نمی بینیم. این همان مشکلی است که پاکستان و امریکا دارند. چون ولی فقیه ندارند و شورای نگهبان ندارند خوب نمایندگاه در انتخابات تقلب می کنند. نمایندگان اول باید یاد بگیرند که چرا انتخاب میشوند و در مجلس چه وظیفه ای دارند. آنوقت دیگر از اینکه شورای نگهبان صلاحیتشان را رد کند ناراحت نمیشوند و به این یکی و اون یکی برای قبول صلاحیت و انتخاب شدن رشوه نمیدهند.

خبرنگار: به به! دم شما گرم. به نظر شوما برای اگه، میگم اگه که تو رودروایسی نیفتی. اگه بخوایم یه انتخابات سالم در پاکستان بکونیم، باهاس چیکار بکونیم بیتره؟

وزیر کشور: بنده همانطور که خدمت ولی فقیه عرض کردم نظرم این است که ابتدا باید یک شورای نگهبان در پاکستان معین شود. زیرا که اگر اینها شورای نگهبان داشتند مجبور نبودند که آن خانم را آنطور بکشند. خب میشد که ابتدا صلاحیت ایشان را رد کرد و بعد هم ایشان را به زندان اوین دعوت کرد و خب در اونجا بقیه ماجرا خود بخود پیش میرود و کسی هم مشکلی پیدا نمیکند. از این مهمتر این که آقای ژنرال مشرف با توجه به اینکه قیافه و وجنات روحانی دارند، میبایستی لباس روحانیت هم تن کرده و خود را ولی فقیه پاکستان اعلام کنند و اختیارات مجلس را هم محدود به یک مسائل جزیی بکنند. مثل کشور خودمان. در اینصورت نمایندگان بیخودی وارد مقولات مهم مملکتی نخواهند شد و رویشان را برای رهبر معظم مملکت زیاد نخواهند کرد. به علاوه آقای مشرف میبایستی تعدادی از پست های وزارتی را هم به روحانیت بدهند.

خبرنگار: یعنی همه ی این کارا رو باهاس قبل از انتخابات بکونند؟ پس شوما چیکار میکونید؟

وزیر کشور: البته مجبور نیستند که همه ی کارها را در همین یکی دوماه بکنند. ما میتوانیم ترتیبی بدهیم که در یک انتخابات سالم تعدادی از کسانی که ایشان مد نظرشان است از صندوق بیرون بیایند. ما الان در وزارت کشور برادرانمان چنان تخصص هایی پیدا کرده اند که در هیچ کشور دیگری پیدا نمیشود. برادران میتوانند بدون دخالت در هنگام رای دادن، هر اسمی که لازم باشد را از صندوق در بیاورند. حتی اسامی کسانی که اصلا کاندید نشده باشند. بقیه کارها را باید تا انتخابات بعدی انجام بدهند و انشاء اله در انتخابات بعدی هم یک انتخابات سالم خواهند داشت و هم تا آن موقع دموکراسی در پاکستان برقرار شده و شورای نگهبان پاکستان میتواند ناظر بر انتخابات باشد. والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته.

خبرنگار: نوکرم حاج آقا وزیر، اما یه سوال دیگه هم دارم.

وزیر کشور: شما از کدام خبرگزاری هستید برادر؟

خبرنگار: چاق پرس حاج آقا.

وزیر کشور: این اسم را تا بحال نشنیده ایم مومن. نکند شما برای این ضد انقلابهای لوس آنجلسی کار میکنید. اسمتان که طاغوتی است.

خبرنگار: نه نوکرتم طاغوت کدومه. چاق پرس در اصلش چماق پرس بوده. به علت کثرت استفاده از چماق توسط برادران تبدیل شده به چاق پرس.

وزیر کشور: پس خودی هستی. بگو برادر سوالت را بگو.

خبرنگار: همانطور که حتما خودتون هم خبردارید، ضد انقلاب نامرد شایعات کرده که در کشورهای غربی نه ولی فقیه دارن و نه شورای نگهبان. مردم هم تو انتخابات شرکت میکونن. شکایتی هم از تقلب و اینجور چیزا نمی شه. واسه ی مقابلات این شایعاتو در راستای ضد انقلاب چه خلاصه ش چیکار می کونید؟

وزیر کشور: اگر ما قرار باشد بر اساس شایعات ضد انقلاب کاری بکنیم که همه وقتمان را باید صرف این کارها بکنیم. اگر این شایعات درست بود که مقامات سازمان ملل و ژنرال مشرف برای برگزاری انتخابات سالم در پاکستان دست به دامان ولی فقیه مسلمین جهان نمیشدند. مهم این است که امروز دیگر همه ی جهان اقرار میکند که آزادی و دموکراسی که در کشور ما برقرار است در جهان نمونه ندارد. این غربی های کافر استکباری هنوز نمیدانند که رمز همه ی این پیشرفتهای ما؛ از پیشرفتهای هسته ای گرفته تا برگزاری انتخابات سالم و داشتن مجلس متدین و پیرو ولایت فقیه، همه و همه در همین حضور پربرکت ولی فقیه مسلمین است. امریکایی ها بجای اینکه اینهمه انرژی و پول صرف انتخابات رئیس جمهوری بکنند میتوانند با نصف این قیمت انتخابات را برگزار کنند به شرطی که ابتدا یک ولی فقیه انتخاب کنند. این حرفها را من نباید به شما بزنم چون شما خودتان این چیزها را بهتر از من میدانید. اما بین خودمان بماند، "آقا" قرار است در مراسم سخنرانی این هفته به امریکا هم پیشنهاد بدهد که اگر میخواهند در انتخابات ریاست جمهوریشان تقلب و از اینجور مسائل نباشد، و مخارج برگزاری انتخابات هم خیلی کمتر از آنچه آنها برآورد کرده اند باشد، برگزاری انتخابات امریکا را هم به ما واگذار کنند. ایندفعه دیگر واقعا والسلام علیکم و رحمت اله و برکاته.

وبلاگ حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/

جمعه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۶

موشک آخوندی




حسین پویا
نوزدهم بهمن 1385

یک انتقاد جدی به سازمان مجاهدین!
سایت "ایران دیدبان"؛ سایت اصلی وزارت اطلاعات که برای مقابله با مشکلاتی از قبیل تورم و اعتیاد و فساد اداری و فقر در ایران؛ که عامل اصلی آنها مجاهدین و شورای ملی مقاومت هستند، راه افتاده، مطلب جالبی دارد در باره موشکی که اخیرا رژیم دانشمند پرور آخوندی به آسمان فرستاده. این سایت اسمش "ایران دیدبان" است که اسم بسیار با مسمائی است. علت این نامگذاری به گمان بنده این است که هیچ فرد و گروهی نه در حال حاضر و نه در گذشته به اندازه وزارت اطلاعات برای آبادی ایران و آزادی مردم ایران زحمت نکشیده و برای ایران افتخار نیافریده است. حتی آقا محمد خان قاجار و فتحعلی شاه هم اینقدر در راه اعتلای ایران زحمت نکشیده اند. البته بقیه شخصیتها و نهادهای جمهوری اسلامی؛ از قبیل ملا حسنی و احمدی نژاد و دستگاه قضائیه و خود خمینی که بنیانگذار این نظام است، هم کم افتخار نیافریده اند. چه افتخاری بالاتر از اینکه برخلاف کشورهای امپریالیستی و استکباری، زندانهای ایران بجای دزدان و جنایتکاران، پر است از دکترها و مهندسین و دانشجوها و نویسندگان و روشنفکران. چه افتخاری بالاتر از اینکه در رژیم جمهوری اسلامی، یک قلم ده ها هزار نفر را در جریان قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 یکجا کشته اند بدون آنکه خون از دماغ کسی بیاید و یا کسی دستگیر بشود و یا حتی کسی متهم به آدمکشی بشود و چنین عدالتی در جهان واقعا بی سابقه است. یا همین احکام اعدام نوجوانانی که در سنین کودکی مرتکب جرم شده اند، که توسط قوه قضائیه صادر میشود، خودش چه خدمت بزرگی است به بشریت. یا همین عمل سازنده و انسانی سنگسار که از افتخارات جمهوری اسلامی و در واقع کل بشریت است. اما خوب افتخاراتی که وزارت اطلاعات و ابواب جمعی اش از قبیل سعید امامی آفریده اند چیز دیگری است. اینها واقعا قهرمانان گمنامی هستند که در نهایت تواضع و افتادگی و مهربانی و عطوفت "اسلامی"، فقط با استفاده از یک چاقو و یا یک تکه طناب، بشریت را و در مرحله اول ایران و ایرانی را از شر نویسندگان و روشنفکرانی که کاری جز نق زدن نداشته و راه تکامل جامعه "اسلامی" را بسته اند، خلاص کرده و میکنند. پس حق دارند که اسمشان را "ایران دیدبان" بگذارند. حق دارند که درخواست دریافت جوائزی نظیر جایزه صلح نوبل هم بکنند. بگذریم. داشتم عرض میکردم که این سایت مطلب جالبی در باره موشک فضا پیمائی که اخیرا توسط واحد موشکی سپاه پاسداران به فضا فرستاده شده دارد.
"ایران دیدبان" در تاریخ 17/11/1386 مینویسد:
"دو روز است كه ایران موشك "كاوشگر 1" خود را به فضا پرتاب كرده و این رویداد مهم مورد توجه گستردهی جهانی قرار گرفته و انعكاس بیسابقهای در تمامی رسانههای جهان داشته است.پرتاب راكت كاوشگر از جمله مقدمات اولیهی پرتاب ماهواره به مدار است و شناسایی محیط پروازی ماهواره‌ها قبل از پرتاب، از سوی این راكت‌ها انجام می‌شود. پرتاب این راكت مقدمهی پرتاب ماهوارهی تحقیقاتی "امید" ایران است كه در آیندهای نزدیك با پرتاب به فضا در مدار ارتفاع ِ پایین قرار خواهد گرفت.ساخت ماهوارهی تحقیقاتی پیشرفتهی "امید" و سامانهی پرتاب آن بهنام ماهوارهبر ِ "سفیر" و همچنین "كاوشگر 1" بهدست دانشمندان كشورمان، ایران را در جایگاه یازدهمین كشوری كه توانمندی ارسال ماهواره به فضا را پیدا كرده و نیز جزء چند كشور منحصر به فرد و نخست در جهان، كه مركز آزمایش ماهواره در شرایط فضا را ایجاد كردهاند، قرار داده است.تاكنون دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین در برابر این رویداد مهم كه در صدر اخبار جهان بوده خفقان گرفته و هیچ واكنشی نشان نداده است. این سكوت و عدم موضعگیری نشانگر آن است كه دار و دستهی رجوی در برابر موفقیتهای علمی - تحقیقاتی ایران عاجز و مفلس میشوند و هیچ حرفی برای گفتن ندارند. از سوی دیگر باید منتظر بود كه مجاهدین پرتاب كاوشگر 1 را نیز بهنحوی به مسایل نظامی مرتبط كنند، اما هنوز نتوانستهاند واكنش خود در مقابل این خبر را جمع و جور كنند و بر حسادت و برق گرفتگی خود فایق بیایند."
البته اینکه این رویداد مهم مورد توجه گستردهی جهانی قرار گرفته و انعكاس بیسابقهای در تمامی رسانههای جهان داشته است مسئله مهمی است. واقعیت هم دارد. چرا که تمامی رسانه های جهان در انتظار حل مشکلات فضا توسط جمهوری اسلامی هستند و هرگز این نگرانی را ندارند که خدای نکرده دانشمندان سپاه پاسداران یک وقت بجای ماهواره، محض شوخی و خنده، یک کلاهک اتمی روی کله این موشک "کاوشگر" بگذارند. زیرا که چه کسی مسئول تر و متعهد تر از دانشمندان سپاه که هیچ نقشی در ساختن چیزهای دیگری نظیر بمبهای کنار جاده ای و کمربندهای انفجاری نداشته اند. البته این وسط فرانسویهای قورباغه خور یک چیزهایی گفته اند و یک شایعاتی راه انداخته اند که فقط میتواند ناشی از حسادت باشد.
اما اینکه مجاهدین این خبر را نادیده گرفته و یا بی اهمیت تلقی کرده اند و خیلی در باره آن مطلب پخش نکرده اند خوب جای انتقاد دارد. یک انتقاد جدی. چرا؟ خوب الان عرض میکنم.
توجه بفرمایید که این موشک در واقع داروی همه ی دردهایی است که مردم ایران دچارشان هستند. همان دردها و مشکلاتی که نه ربطی به جمهوری اسلامی دارند و نه به دولتمردان و رهبران جمهوری اسلامی و همگی باقی مانده از دوران "آن پدر و پسر"!! هستند. مشکلاتی از قبیل قطع گاز مردم در سرمای زمستان و کارتن خوابی و بیکاری و تورم و اعتیاد و غیره قرار است با همین موشک حل و فصل شود.
آقایان مجاهدین بنده شما را دوست دارم اما این بی اهمیت تلقی کردن "موشک فضا پیما" کار درستی نیست. چطور است که وقتی جمهوری اسلامی هفتاد فروند موشک فسقلی به قرارگاه شما میزند سرو صدایتان در میاید اما وقتی یک موشکی به این گندگی به فضا میفرستد سکوت می کنید. مگر موشک با موشک فرق می کند؟ چشمانتان را باز کنید. این موشک همان علاج درد مردم ایران است. این موشک همان دوای درد پنج میلیون معتاد است. علاج زخم نیم میلیون زن تن فروش است. علاج درد همان کارگرانی است که چپ و راست به خاطر نگرفتن حقوق و اخراج دسته جمعی و بسته شدن کارخانه تظاهرات و اعتصاب می کنند و خود شما خبر این تظاهرات را نه یک بار که ده ها بار در تلویزیونتان و نشریاتتان پخش می کنید. بله آقایان مجاهدین. این موشک همان راه حل آخوندها برای پایین آوردن نرخ تورم است. راه حل قطع گاز مردم در سرمای زمستان است. این موشک وسیله آوردن پول نفت بر سر سفره های خالی مردم است که جزو قولها و تعهدات احمدی نژاد بود. این موشک طلیعه و بشارت دهنده ی سال عدالت است که خامنه ای قولش را داد. این موشک همان موشکی است که خواب شیران را آشفته کرده. مگر نشنیده اید که:
بود شیری به بیشه ای خفته موشکی کرد خوابش آشفته
موشکی که نشانه از چین داشت کله ای پوک و دمب سنگین داشت

بله آقایان مجاهدین، در راستای همین استدلالات متقن است که من در این مورد حق را به این سایت ایران دیدبان میدهم. میخواهد خوشتان بیاید. میخواهد خوشتان نیاید.
آقایان مجاهدین هرکس نداند شما خوب میدانید که اگر اتحاد جماهیر شوروی علیرغم بدبختی اقتصادی که دامنگیر مردمش شده، از هم پاشیده نشده و همچنان به عنوان یکی از دو قدرت بزرگ جهان اقمار خودش را از خطر غربزدگی و به قول استاد ملا حسنی از شر امپریالیس حفظ کرده، فقط و فقط به دلیل داشتن همین موشک های فضا پیما بوده است. یوری گاگارین روسی که اولین فضانورد جهان بود را که فراموش نکرده ایم. اگر آن موشک فضاپیمای سایوز (یا چیزی که اسمش را نمیدانم) و این جناب یوری گاگارین فضانورد نبودند حالا دیگر اثری از اتحاد جماهیر شوروی بر روی کره خاکی نبود. بنابراین اگر که جمهوری اسلامی در این سالها هیچ کاری نکرده بود بجز اینکه همه ی درآمد نفت و گاز را صرف ساختن این موشک بکند، حتی اگر برای ساختنش از کره شمالی و چین کمونیست کمک بگیرد، باز هم حق داشت و شما آقایان مجاهدین باید خبر این موشک فرستادن به فضا را با آب و تاب تمام پخش میکردید. بخصوص اینکه این موشک با گذشتن از جو زمین وارد آسمان سوم شده و در آنجا احتمالا با منبع نوری که در سازمان ملل دور سر احمدی نژاد ظاهر شده بود تماس نزدیک برقرار خواهد کرد و در صورت لزوم باطریهای آفتابی آنرا عوض خواهد کرد تا بعد از این، هاله نور دور سر احمدی نژاد دیگر قطع و وصل نشود. و البته بزودی در رساله ی عملیه ی ولی فقیه مسلمین جهان هم مسائل مربوط به امور طهارت و جماع با حیوانات و مستراح رفتن با پای چپ و راست در فضا و در موشک فضاپیما، و نحوه ساختن حوض کر و مستراح شرعی در موشک برای مومنین فضانورد و ساکنین در فضا روشن خواهد شد.
اما به گمان من یک اشکال کوچکی هم به سایت ایران دیدبان و وزارت اطلاعات وارد است و آنهم این است که اینها هم نباید فراموش کنند که بیش از همه خودشان میدانند و بارها هم گفته اند که مجاهدین خیلی وقت است که تمام شده اند. خودشان گفته اند که آن چند نفری هم که هنوز در قرارگاه اشرف مانده اند منتظرند که ماموران وزارت اطلاعات کمکشان کنند و از دست مجاهدین رهایشان کنند و برایشان ویزایی چیزی بگیرند تا آنها هم بتوانند از عراق خارج شده و به اروپا بیایند و خیال وزارت اطلاعا ت از بابت سلامت و خانواده شان راحت بشود. مخصوصا که انسان شریفی مثل نوریزاده که اصلا سابقه ی مزدوری و دریافت مواجب از سفارت جمهوری اسلامی و دروغگویی را هم ندارد، سفارش این مجاهدین که قرار است از قرارگاه اشرف فرار کرده و خود را به مامورین وزارت اطلاعات معرفی کنند را هم به رئیس جمهور عراق و هم به وزیر خارجه و داخله عراق کرده است و از فرمانده نیروهای امریکایی در عراق هم که از دوستان دوران کودکی ایشان بوده قول گرفته که هر مجاهدی که از اشرف فرار میکند را با اسکورت کامل و سلام و صلوات تحویل ماموران وزارت اطلاعات در عراق بدهند.
بنابراین چرا از "دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین" که دیگر مدتهاست وجود خارجی ندارد باید انتظار داشت که خبر بسیار مهم و
سرنوشت ساز "موشک" را اینور و آنور پخش کنند؟
------------------------------------------------------------------------------
وبلاگ نوشته های حسین پویا
http://hosseinpooya.blogspot.com/