حسین پویا
22 نوامبر 2007
صلح صلح تا پیروزی!!
صبح کله سحر, با تلفن دوست قدیمی ام که گاهی برای شوخی به او "مش قاسم" میگوییم، از خواب می پرم. به قول خودش آدم "صاف و صادقی" است و به کردار و رفتار و گفتار "مش قاسم" علاقه وافر دارد. از جمله اینکه تا بن دندان دشمن "انگلیسیا"ست. خودش میگوید در این بیست سالی که توی انگلیس زندگی کرده دائما توی خیابانها چشمش دنبال پیدا کردن یک "انگلیسیا" بوده تا حسابش را کف دستش بگذارد و انتقام همه ی بدبختی های مردم ایران را از او بگیرد اما از شانس بد هنوز نتوانسته یک "انگلیسیا" پیدا کند. البته اخیرا یک دشمن جدید هم پیدا کرده به اسم "نئوکانا". اما چون نمیداند که این "نئوکانا"ی بیشرف و آدمکش چه قیافه ای دارد، هنوز توی خیابانهای لندن دنبالش نمیگردد. اما در عوض روزی اقلا پنجاه بار انواع و اقسام فحش های رکیک و غیره را نثار فامیل "نئوکانا" میکند.
میگوید:
- می بخشی که کله سحر بیدارت کردم اما قضیه مهمه. مهمتر از اونی که فکرش را بکنی. تمام شد. ایندفع دیگه رفتنمون حتمیه. ماه دیگه تهرونیم.
میگویم:
- گودمورنینگ مش قاسم. باز چی شده؟ مردم قیام کردن؟ شهرها بهم ریخته؟ کسی هم کشته شده؟ من مطمئنم که این آخوندهای جنایتکار تا حموم خون راه نیندازن دست از قدرت نمیکشن. صد دفه تا حالا مردم در شهرها و محلات مختلف قیام کردن و هر دفعه پاسدارای جنایتکار اونا رو به گلوله بستن و تعدادی رو هم گرفتن و اعدام کردن. خدا به خیر کنه. اما خوب, خلاص شدن از دست این بی شرفا قیمت خودشو می طلبه.
میگوید:
- بازم که سرکار فرصت گیر آوردی و منبر رفتی! قیام و تظاهرات کدومه؟ نخیر بابام جان. ایندفه دیگه مخملیه. مخملی مخملی. خون هم از دماغ کسی نخواهد آمد.
- خوب حالا میخواهی بگویی چی شده یا بازم من به قول تو منبر برم؟
- نخیر. یعنی بعله!! دوره منبر رفتن و رهنمود دادن امثال جنابعالی تمام شد. صلح طلبا دور هم جمع شدن و "شورای ملی صلح" درس کردن.مردم و مبارزان واقعی و همه کسانی که به آینده روشن ایران امید دارن؛ مخصوصا افراد و گروههایی که عمری رو در مبارزه علیه "انگلیسیا"ی بی غیرت گذروندن، به سرعت دارن به این شورا می پیوندن. شیرین خانم عبادی گفته همه باید به این کمیته بپیوندن. یعنی ایندفه دیگه قضیه جدیه. ملی مذهبیا و جمهوری خواهان و اکثریتی ها و توده ایها و خلاصه خیلیای دیگه حمایتش کردن و به دعوتش پاسخ مثبت دادن. تا چش به هم بزنی کوچیک و بزرگ مردم ایران عضو این شورا شدن و کار تمومه.
میگویم:
- دمشون گرم. بابا عجب دل و جراتی و عجب درایتی دارن اینا. اگه منظورشون از درست کردن "شورای ملی صلح" دهن کجی به "شورای ملی مقاومت" نباشه دمشون گرم. اینا رو میگن سیاستمدار واقعی.
- نخیر. یعنی بله دیگه!! حالا دیگه کارجنگ طلبا تمومه. شیرین خانم گفته که درسته که:
"انرژی هسته ای حق مسلم ما است ولی ما حقوق ديگری هم داريم از جمله زندگی در صلح و داشتن امنيت. پافشاری در مورد يک حق نبايد موجب شود ما حقوق ديگر خود را از دست بدهيم"
- حالا این جنگ طلبا کیا هستن مش قاسم؟ خامنه ای و خاتمی و احمد نژاد و قاضی مرتضوی و بقیه حکومتی ها که همگی میگن ما اهل جنگ نیستیم و صلح طلبیم و فعالیتها اتمی ما هم در جهت اهداف صلح طلبانه است. رفسنجانی هم که رئیس خبرگان رژیمه در صلح طلبی تا اونجا پیش رفته که اگر سال دیگه جایزه صلح نوبل را بهش ندن حق داره که دستور بده "سربازان گمنام امام زمان" اسم رئیس سازمان نوبل رو هم بزارن تو لیست قتلهای زنجیره ای. تا اونجایی که من یادم میاد, از داخلی ها فقط خمینی بود که میگفت جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم. اون هم که عمرش رو داد به شما و از این عالم رفت که ادامه کارش رو در اون یکی عالم دنبال کنه.
میگوید:
- پرتی از مرحله بابام جان. اگرچه جای "مش قاسم" خالیه که ببینه "انگلیسیای" نامرد دیگه پشم و پیلی شون ریخته و نمیتونن اینور و انور دنیا جنگ راه بندازن. اما اونا جاشون رو دادن به این "نئوکانای" بی شرف که از صبح تا شب دنبال جنگ طلبیه. همین دیروز یک "نئوکانا" توی تلویزیون حرف میزد که چشاش عین ازرق شامی یه کاسه خون بود. من که نفهمیدم چی گفت اما معلوم بود که به قول مش قاسم حرفای بی ناموسی می زنه. حالا دیگه خوشبختانه به همت صلح طلبای واقعی, همه مردم ایران میشن عضو "شورای ملی صلح" و دمار از روزگار جنگ طلبا در میارن. از فردا تظاهرات مسالمت آمیز و صلح طلبانه شروع میشه.
- چه عالی. حالا شعارشون چی خواهد بود.
-خوب معلومه. ای جنگ طلب حیا کن بابام جان. مملکتو رها کن بابام جان.
- منظورشون از جنگ طلب کیه؟ حتما خامنه ای و خاتمی و رفسنجانی و احمدی نژاد که نیست.
- بعله. یعنی نخیر!! کی اینا رو داخل آدم حساب میکنه؟ منظور همون "نئوکانای" نامرده. خانم عبادی گفتن اینا نقشه کشیدن که نفت ایران رو ببرن. میگن یه "نئوکانا" خانم عبادی رو تهدید کرده که اگر زیادی از صلح حرف بزنه جایزه رو ازش پس میگیرن.
میگویم:
- پس تو که گفتی رژیم تا یه ماه دیگه سرنگون میشه و ما برمیگردیم تهرون.
- بله. یعنی نخیر!! من همچین حرفی زدم؟ یادم نمیاد گفته باشم. نهضت صلح طلبی که برای سرنگون کردن رژیم نیس. برای اینه که همه ملت از کوچیک و بزرگ, زن و مرد, پاسدار و دانشجو, زندانی سیاسی و ماموران وزارت اطلاعات همه با هم متحد بشن و حساب این "نئوکانای" نامرد رو برسن. یعنی آشتی ملی. از اول هم باید اسمشو میذاشتن شورای ملی آشتی ملی، اما خوب اینطوری لابد تاثیراتش بیشتره. وقتی هم که همه با هم متحد باشیم دیگه ایرون رفتن ما مشکلی نداره. مهم اینه که این "نئوکانای" نامرد بی ناموس دست از سر ما ورداره. همونطور که خانم عبادی گفتن انرژی هسته ای حق مسلم ماست. قبلا هم گفته بودن که ما دنبال ساختن سلاح اتمی نیستیم و انرژی هسته ای رو برای مقاصد صلح طلبانه میخوایم.
میگویم:
پس تکلیف ساختن بمب اتم چی میشه؟ اگه آخوندا بمب اتم بسازند که دنیا رو به گند میکشن.
میگوید:
- بله. یعنی نخیر! گفتم که از مرحله پرتی. آخوندا دیگه دنبال ساختن بمب اتم نیستن.
- از کی تا حالا؟
- از وقتی پوتین با خامنه ای ملاقات کرد دیگه. پیش خودت بمونه، یه نفر که اطلاعاتش موثقه میگفت پوتین از خامنه ای قول گرفته که اونا دست از ساختن بمب اتم وردارن در عوضش خود پوتین هرچندتا بمب اتم بخوان به نصف قیمت بهشون بفروشه.
میگویم:
- پس خانم عبادی اطلاعاتش موثق بود که گفت اینا دنبال ساختن بمب اتم نیستن. بابا دمش گرم.
وبلاگ حسین پویا:
http://hosseinpooya.blogspot.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر