سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

چهارشنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۵

مصاحبه با پرويز خزايي


گفتگوی کوتاه حسین پویا با پرویز خزایی نماینده شورای ملی مقاومت در کشورهای نوردیک

در باره حکم دادگاه اروپایی لوگزامبورگ در مورد سازمان مجاهدین

27 دسامبر 2006
برای سایت طلیعه ی سپیده دمان
www.talieh-sepidedaman.com/

حسین پویا
آقای خزایی ممنون از وقتتون. همانطور که میدانید ما در صفحه ی بحث و جدل سایت طلیعه ی سپیده دمان، ضمن توضیح کوتاهی در مورد پیروزی اخیر مقاومت ایران در دادگاه عالی اروپا، سولاتی را نیز برای بحث مطرح کردیم و کاربران سایت هم در مورد این حکم و سوالات ما نظراتی دادند. ما ضمنا به کاربرانمون قول دادیم که در زمینه حکم نظر متخصصین را هم جویا شده و در اختیارشان بگذاریم. به همین دلیل هم از شما که در این زمینه ها تخصص و تجربه دارید برای شرکت در این گفتگوی کوتاه دعوت کردیم. اولین سوال این است که:
- علیرغم اینکه حکم دادگاه اروپایی لوگزامبورگ صراحت دارد بر اینکه اصولا بردن اسم سازمان مجاهدین در لیست سازمانهای تروریستی در اروپا از اساس فاقد مشروعیت بوده و به همین استناد هم دستور لغو محدودیتهای مالی مجاهدین در اروپا صادر شده، برخی از به اصطلاح تحلیل گران اصرار دارند که با به وجود آوردن فضایی ابهام آمیز، اینگونه الغاء کنند که گویا این حکم چندان مهم نیست و ربطی به بیرون آمدن اسم مجاهدین از لیست تروریستی ندارد. بنا براین اولین سوال و درخواستم این است که حکم دادگاه لوگزامبورگ را در روشن ترین و خلاصه ترین شکل ممکن بیان کنید.

پرویز خزایی
من هم از شما متشکرم که باز هم از من برای گفتگو دعوت کردید.
این واقعیت را هیچیک از این تحلیلگرانی که گفتید نمیتوانند انکار کنند که این حکم از یک مرجع عالی قضایی اروپا صادر شده است و لازم الاجرا است. البته پس از انجام سایر تشریفات قانونی . اگر دادگاه اروپا تقاضای رسیدگی فرجامی کند؛ که البته این رسیدگی تنها مربوط به استدلال قانونی و محدود به چهارچوبی حقوقی دادرسی است، میتواند یک مدت انجام این حکم را بتاخیر بیاندازد. اما همه قراین نشان از آن دارد که شورای وزیران اتحادیه اروپا این دادگاه را نیز خواهد باخت چرا که استدلالهای حقوقی این دادگاه کاملا محکم است و اصولا در سنت این دادگاه پیش نیامده است که در مرحله فرجام رایی علیه رای آن صادر شود.
نکته دیگر اینکه در این رای بوضوح اعلام شده است که بر سه اساس این نامگذاری غیر قانونی و نامشروع است و باید این تصمیم لغو شود. البته شما میدانید که در نامگذاری تنها وجه عملی آن محدودیت مالی است و بلوکه کردن اموال که این حکم بصراحت این تصمیم را که بخش عملی و اجرایی نامگذاری است را باطل اعلام میدارد.
کمیسیون اروپا بعنوان قوه مجریه اروپا حکمی علیه خود از قوه قضاییه اروپا در یافت کرده است و باید این حکم را اجرا کند. البته اگر بخواهد که طفره برود تا مدتی میتواند این پا و آن پا کند و از مکانیسم های فورمال ( شکلی نه ماهوی) استفاده کند. اما در آنجا هم خواهد باخت.

پویا:
- برخی از همان تحلیلگرانی که عرض کردم، ضمن اصرار به مطرح کردن حکم به عنوان "حکم لغو انسداد دارائيها و حسابهاى بانكى مجاهدين" اینگونه ادعا می کنند که ارزيابى مسئول شورای ملی مقاومت در پیام اخیر ایشان كه تصميم رفع انسداد دارائيها و حسابهاى بانكى مجاهدين و حكم صادره شده از سوى دادگاه عالى اروپا به خاطر تلاشهاى مجاهدين در جمع كردن امضا از شيوخ عراقى در حمايت از مجاهديدن و يا حمايتهاى 12 هزار وكيل از كشورهاى مختلف، امكانپذير شده است، درست نیست و بلكه به اعتقاد ایشان اين ايدئولوژى احمدى نژاد و عملكرد رژيم- كه نزديك به نيم ميليارد دلار هم در اين اواخر براى آن هزينه كرده است - نقش اساسى در اين مساله داشته است. به اين معنى كه خبر رفع انسداد از دارائيها و حسابهاى بانكى مجاهدين همزمان با برگزارى كنفرانس بررسى هولوكاست در تهران(يك روز قبل از پايان آن) در 12 دسامبر اعلام شد. در این مورد چه میگویید؟

خزایی:
اگر بخواه خلاصه جواب بدهم باید بگویم که این نوع تحلیل دو دسته هوادار دارد. یکی دستگاه تبلیغاتی رژیم در اداره کل التقاط ونفاق که مسؤل برخورد و فعالیت علیه سازمان و شورا است . اینها میخواهند ثابت کنند که این حکم وجاهت قانونی ندارد و فقط یک زدو بند سیاسی است و بخشی از پاسخ استکتبار جهانی؛ بقول خودشان، به پیشرفتهای ام القرای بینادگرایی می باشد و در ضمن میگویند حکم مهمی نیست. این البته قابل درک است و رژیم چاره ای جز این عکس العمل ندارد. اما دسته دوم افرادی هستند که دنیا را از منظر دایی جان ناپلیون میبینند و دست انگلیسی ها و سیاسیون را پشت همه چیز و همه کس در همه جا مشاهده میکنند. این همان تحلیلی است که آدمی- بوِیژه انسان بقول دوره جنگ سرد جهان سومی- را منزوی و پاسیو و واداده میکند. چیزی که قدرت اعتقاد به خود- به نیروی انسانی خود و تلاش شخص خود و ملت خود را از او و مخاطبین مجاب شده اش سلب میکند.
البته در بین کسانی هم که در ظاهر در دستگاه رژیم فعالیت نمیکنند هستند به اصطلاح تحلیلگرانی که همان نظرات رژیم را مطرح و تبلیغ کرده و در عمل خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب رژیم میریزند. ضمنا این تحلیلگران، شاید از روی عجله! شاید تاریخ ها را درست چک نکرده اند؛ زیرا تاریخ شروع دادگاه و تاریخ صدور حکم (و نه تاریخ ابلاغ حکم) خیلی پیش از قضیه برگزاری کنفرانس هولوکاست بوده است.


پویا:
باز هم ممنون از وقتی که دادید و به امید گفتاری دوباره.

سه‌شنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۵

مصاحبه در باره تحولات اخير امريکا و رابطه اش با مسائل عراق


گفتگوی حسین پویا با آقای پرویز خزایی نماینده شورای ملی مقاومت در کشورهای نوردیک در رابطه با بحثهای صفحه بحث و جدل سایت طلیعه سپیده دمان.
www.talieh-sepidedaman.com/

حسین پویا:

با تشکر از اینکه زحمت این مصاحبه را پذیرفتید:
تحولات اخیر امریکا؛ از پیروزی دموکراتها در انتخابات سنا و کنگره گرفته تا استعفای دونالد رامسفلد (وزیر دفاع و از طراحان اصلی خط مشی امریکا در عراق) و وزیر دفاع شدن رابرت گیتس (رئیس پیشین سیا)، همه توجهات کارشناسان امور خاور میانه را بخود جلب کرده است.
آیا خط مشی امریکا در رابطه با وقایع عراق و حضور نیروها و عوامل رژیم آخوندی در عراق تغییر خواهد کرد و یا خیر و آیا با آمدن گیتس خط دموکراتها مبنی بر تمایل به مذاکره با آخوندها و بقیه دولتهای همسایه عراق در جهت آرام کردن شرایط ملتهب عراق، در دستور کار قرار خواهد گرفت؟

پرویز خزایی:
آنچه که این روزها در خاورمیانه رخ میدهد حکایت از آن دارد که خط مشی ی که ترسیم شده بوده است پس از خوشبینی های دوره اول به موانعی بسیار سخت برخورده است. اما صرفنظر از هر دوره ای که پشت سر مانده است و اشتباهات استراتژیکی و تاکتیکی فراوان؛ بازیگران اصلی به این نتیجه رسیده اند که عوامل اصلی را که نقش بسیار مخربی در پروسه های خاورمیانه دارند دست کم گرفته بودند. به اعتبار دیگر خرابکار اصلی؛ یعنی رژیم ایران را دست کم گرفته بودند. همچنین تا حدودی هم نقش مخرب سوریه را.

پویا:
- به نظر میرسد که نه تنها دست کم گرفته بودند که در مورد ایران خیلی هم خوشبینانه فکر میکردند که میتوانند از آخوندهای حاکم کمک هم بگیرند.

خزایی:
- بله و به همین دلیل این بحث ها امروز دیگر بیشتر از آنکه برسر آسیب شناسی باشد، در مورد درمان و طریقه حل مشکل است. در خود دستگاه چورج بوش هم همین بحث مدتهااست که ادامه دارد. از نگاه من موضوع دارد بیشتر به مسئله اتمی شباهت پیدا میکند. امریکا در مورد مسئله اتمی با دیپلماسی بهتر موفق شد که بهانه را از دست مخالفان و منتقدان اروپایی- که بوش را متهم به عجله و تهاجم زودرس میکردند- گرفت و اعلام کرد که حاضر است تا انجا که کش دیپلماسی میکشد با برنامه مذاکره اروپاییان( مشخصا تبرویکا) کنار آمده و حتی آنرا هم تشویق کند. اما میدانست که سرانجام اروپاییان به بن بست خواهند خورد و پای شورای امنیت و تحریم خواهند رفت( حالا درجه تحریم وحد آن فعلا بماند) . امریکا در این مرحله بعید نیست که یکبار هم این خط را برای ثبوت اینکه این رژیم با مذاکره آدم نمیشود برود تا متحدانی دیگر در راستای فشار جدی به رژیم پیدا کند.
اما دیپلماسی اتمی امریکا با دیپلماسی عراقی یک فرق اساسی دارد و آن اینکه رژیم را تا کنون از قاطی کردن این موضوع بازداشته است و هرگونه مذاکره سازنده بر سر عراق و منطقه با رژیم را مبتنی بر توقف غنی سازی دانسته است . بعبارت دیگر از آنطرف رژیم را در استراتژی آخوندها مبنی بر وابسته کردن مسایل عراق به آوانس گرفتن اتمی تا اینجا بلوکه کرده است.
بوش در آخرین اظهار نظرات رسمی خود در پاسخ به خبرنگاران تاکید دارد که رژیم برای مذاکره با امریکا میداند باید چکار کند یعنی به رژیم بزبان ساده میگوید که امتیازدادن اتمی در دستورکار امریکانیست. البته میدانید که در امریکا این بجث از مدتها قبل مطرح است. عده ای که طرفداران خط وادادن هستند میگویند که اگر مرحله توقف برنامه اتمی رژیم بقول خودشان "دترنس"، به بن بست خورده برویم بدنبال مرحله "کونتین منت" یعنی مهار رژیم که میدانید این بزرگترین اشتباه استراتژیک دنیا بویژه امریکا و غرب خواهد بود اگر تن به این وادادگی بزرگ داده و دستگاه های غنی سازی خامنه ای /احمدی نژاد را درسته قورت داده و برنامه هضم بمب اتمی ام القرای فاشیسم مذهبی و بنیادگرایی را در دستور کار خود قرار دهند. تا اینجا من فکر نمیکنم هیچ موردی قطعا بریده شده باشد. آنچه می بینیم یک سری بحث های ضد و نقیض است که از طوفان ذهنی و تشتت در تصمیم گیری تا دعواهای دوحزبی و انتخاباتی و گزارشات بنیادهای فکری و گروهای تحقیقاتی کشیده میشود.البته امریکا اعلام کرده است که برنامه استراتژیک جدیدی تنظیم کرده است که تا کنون خطوط اصلی آن مشخص نیست. آنچه تا این مرحله میتوان گفت این است در این راستا مذاکرات دولت امریکا با طرفهای درگیر عراق هم نشان از همین دارد . حتی به سوریه هم برای مذاکره چراغهای روشنتری داده اند. د راین راستا یکی از اهداف هم بریدن آنها از رژیم و ایزوله کردن آن میتواند باشد. بعبارت دیگر همانند مورد اتمی شاید میخواهند یکبار با همه یک دورکامل رفته باشند که امیدوارم این دور دور قمری نشود چون هدر رفتن زمان بنفع امریکا و غرب نیست و این رژیم است که برنده اول زمان خریدن خواهد بود.

پویا:
- گفتید سیاستهای امریکا رژیم را تا کنون از قاطی کردن موضوع مذاکره سازنده بر سر عراق و منطقه با مسئله توقف غنی سازی باز داشته است. اینرا بر اساس چه فاکتی میگویید؟ به علاوه رژیم هم چندان ساده نیست. بخصوص اینکه در عراق دست بالا را دارد و از طریق برخی کشورهای اروپا و همچنین روسیه و چین جلوی اقدامات سختگیرانه شورای امنیت را تا به حال گرفته است . بنابراین چرا نباید از برگ عراق برای آوانس گرفتن در زمینه اتمی استفاده کند؟

خزایی:
بله اینکه مسلم است که رژیم میخواهد از برگ عراقی که در دست دارد برای پیشبرد هدف اتمی استفاده کند وبعبارت دیگر از اهرم هایی که در عراق در دست دارد برای کوتاه آمدن غرب بویژه امریکا در زمینه هسته ای استفاده کند. آمریکا هم که تا کنون هم در کنفرانس های مطبوعاتی بوش وهم صحبت های همین دیروز خانم رایس صریحا علامت میدهد که دست رژیم را برای استفاده از کارت عراق برای امتیازاتمی گرفتن خوانده است. آنها تا کنون چندین بار گفته اند که برای شروع هرگونه دیالوگ رسی با ایران رژیم ایران میداند اول باید چکار کندو آنهم توقف غنی سازی است . در عمل هم دیدیم که دارد پروسه تحریم را علیرغم مشکلات عمده با روسیه بهمراه اروپا دنبال میکند.من فکر نمیکنم از روح پیشنهاد های هفتاد ونه گانه گروه تحقیق بیکر هم چیزی مبنی بر دادن امتیاز اتمی به رژیم مستفاد شود.
استراتژی رژیم ایران مشخص است. فشار در عراق برای راندن امریکا در منطقه و تبدییل شدن به یک قدرت اتمی که او را به یک ابرقدرت منطقه ای تبدیل کند. اینها همه قبل از همه چیز بخاطر تامین بقول خودش امنیت اش است یعنی سرنگون نشدن و سپس تشکیل یک محور شیعه-ولایت فقیهی در منطقه. حالا آیا امریکا که استراتژی اش صد و هشتاد درجه با این تفاوت دارد چکار باید بکند که رژیم این دو مقوله را قاطی نکرده و از طریق یکی در دیگری امتیاز نگیرد. باید دید که سیر تحولات بکجا ختم خواهد شد.

پویا:
متشکرم از پاسخها. موفق باشید.

چهارشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۸۵

احمدي نژاد و چيني ها


6 دسامبر 2006

نامه احمدی نژاد به چینی ها

من احمدی نژادم ، کاین نامه مینویسم
دارم اجازه نامه از رهبر و رئیسم

بسیار می زنم زور، تا چونگ چانگ باشم
از بس عرق نمودم سرتا به چانگ خیسم

من با هنر اجینم ، از شانگهای چینم
آقا خبر ندارد ، من عاشق پاریسم

من از سران دینم ، ریشم نشان آن است
چان چونگ بی مروت، گفته که من خبیثم

ای چینیان چایچون، ایمان بیاورانید
زیرا که من در ایران، فرمانده پلیسم

ای بشکند الهی، چینگ چینگ و چینیاتون
روزی اگر شکستید، ظرف غذا و دیسم

ای چینیان کافر ، من عازم بهشتم
با حوریان چین چین، در خانه ای نفیسم

اسلام را نمایم، من عرضه بر شماها
گر رد کنید آنرا ، چان چان شود رئیسم

اما اگر پذیرید ، اسلام حجتیه
چون چینگتان ببوسم، چین چونگتان بلیسم

ای چینیان نگویید، من چرت و پرت میگم
بوش و بلر بدانند ، افسانه و حدیثم

باید بدم دوباره یک، نامه هم به پوتین
چوچان اگر بماند ، در توی خودنویسم

باید از او بخواهم، تا با شما بجنگد
من در خیال چین چین ، با شاه انگلیسم

این نامه را نوشتم، من با زبان چینی
من احمدی نژادم، چین چونگ می نویسم