حسین پویا
19 اردیبهشت 98
آن ظریفک رفت اندر روسیه
گفت با پوتین که اوضا طوسیه!
حاصل برجام را خوردیم و رفت
حالیا باید که بفروشیم نفت
لیک این تحریمهای بی پدر
خم نموده از خودِ رهبر کمر
جیب دولت کاملا خالی شده
کار عاقا حرف و ماسمالی شده
بسکه چاپاندیم دائم اسکناس
بیست ملیون قیمت یک کاسه ماس
دولت تدبیر و اصلاح و امید
زیر بار دزدی و تحریم ر.......
حال عاقا هم شده کلا خراب
آب و روغن کرده قاطی توی خواب
چشم امید همه حالا به توست
چون تو بودی یار عاقا از نخست
ای ولادیمیر خوب و مهربان
قدر این عاقای خندان را بدان
ای ولادیمیر ناز و ماه ما
از تو روشن گشته نیروگاه ما
ای ولادیمیر اهل روس ما
"ای تو افلاطون و جالینوس
ما"
مشکل ما را بکن آسان دگر
نفت ما را تو بیا از ما بخر
نفت را از ما بخر با نرخ آب
تا بیفتد آبها از آسیاب
جای پول نفت هم صابون بده
گندم و مرغ و پیاز و نون بده
مابقی را هم به ما موشک بده
چندکارتن کاغذ و پوشک بده
گفت پوتین در جوابش ای ظریف
من نباشم بهر آن دشمن حریف
چونکه ما خود نیز در این روزها
وضعمان بهتر نباشد از شما
لاجرم در این شرایط بی خیال
گو به عاقا هرچه می خواهی بنال
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر