سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

یکشنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۹۵

نکته های عاقا! و آشتی ملی!



حسین پویا
30 بهمن ماه 1359





- بنده خوشحالم که در جمع شما جوانان بسیجی، نکاتی که مهم هستند را توضیح بدم. بنده به دو نکته اشاره می کنم. نه اینکه با سه نکته یا چهار نکته مخالفتی یا مشکلی داشته باشم. نخیر! اما خوب برخی از بزرگان یک نکته می گویند و برخی دونکته. بنده نظرم به بزرگان دو نکته ای نزدیکتر از یک نکته ای است. البته امام مرحول از نیم نکته و گاهی هم ربع نکته استفاده میکردند که به اینصورت بود که نکته را در وسطش ول می کردند که زیبایی خاص خودش را داشت. ولی علمای اعلام در قدیم کمتر از نیم نکته و ربع نکته استفاده کرده اند.  
- اما نکته اولِ بنده در مورد این حرفها و تعبیرهای مسخره بعضیا هست که به بنده گفته اند بیائید آشتی ملی بکنیم. خوب البته این نکته بزرگی است که بنده اگر حوصله داشتم به چند نکته تقسیمش می کردم. اما شما غلط کردید که این حرفها را زدید. آشتی ملی یک نکته بی معناست. البته بنده با آشتی مخالفتی ندارم اما این بسیجیان محترمی که در اون چند روز فتنه 88 در صحنه حضور داشتند چطور حاضر به آشتی و بخشیدن شما بشوند. بنده چگونه میتوانم دل اون بسیجی را نرم کنم که وقتی از شدت خشم با چاقو به شکم فتنه گر میزد از دیدن خون اون فتنه گر حالش بد شد. یا اون بسیجی که وقتی به سمت فتنه گران که شعار میدادند که انتخابات بهانه س و فلانی نشانه س و عکس بعضیا را پاره میکردند شلیک میکرد، اعصابش خورد شده بود. یا اون بسیجی مظلومی که با هزار زحمت یک چوب دستی تهیه کرده و بعد مجبور شده آنچنان محکم بر سر فتنه گران بکوبد که چوب دستیش بشکنه. این نکات را نمیشود فراموش کرد. بعضی از این بسیجیانی که روزهای بعد به دیدار ما آمدند می گفتند که آنشب از شدت خشم و ناراحتی نتوانسته بودند شام بخورند. حتی برخی از اینها که برای بنده شعر می گفتند تا مدتها از ترس چشمه شعرشان خشک شده بود و بنده در خماری کامل برای شنیدن اشعار حماسی این بسیجیان در وصف نظام و رهبری نظام بودم. نخیر آشتی در کار نخواهد بود. رهبری می میرد آشتی نمی پذیرد.
- و اما نکته دوم که به دلیل اهمیت کمش در حد نیم نکته و ربع نکته است، در مورد این شایعات مربوط به گرد و خاک در خوزستان است. البته بنده با گرد و خاک مخالفتی ندارم و خودم در طول عمرم بارها در باد و طوفان بوده ام و مشکلی هم برام درست نشده. حتی یکبار هم که سوار قطار بودم و گرد و خاک زیادی در آسمان بود و نمازم دیر شده بود برای اینکه نماز قضا نشود از قطار پریدم پایئن و با وجود گرد و خاک نماز را خواندم و دوباره پریدم توی قطار. اما اینکه رسانه های بیگانه می گویند این گرد و خاک زندگی مردم را فلج کرده و علتهایی را به آن متصل می کنند مثل جنگ و عملکرد بد مسئولین نظام، خوب این ناشی از خباثت دشمن است. الان بیست سال از پایان جنگ گذشته و نمیشود مشکلات و مسائل امروز را به بیست سال پیش ربط داد. با این حال بنده دستور دادم که علمای اعلام و بخصوص امامان جمعه در کتابهای احادیث و حوزه بر رسی کنند که اینگونه گرد و خاک و این چیزها ناشی از چه چیزی میتواند باشد. آیا کنسرتی در جایی برگزار شده که آقایان خبر نداشته اند و یا وضع بدحجابی در خوزستان و یا در شهرهای دیگر کشور باعث این مشکلات شده است. البته ممکن هم هست که اینها توطئه استکبار جهانی باشد برای بدنام کردن بسیج. دشمن را نباید دست کم گرفت. هرچند امام جمعه محترم اهواز معتقدند که این خاکها از سمت کربلا می آیند و تبرک هستند. البته بنده مخالف این نیستم که مردم عزیز ما از این خاکهای مبارک فیض ببرند، اما خوب کشور اسلامی ما حساب و کتاب داره و شما شاهدید که ما در زمینه بیت المال مو را از ماست می کشیم. بنابراین از مسئولین و علمای محترم می خواهم بررسی کنند که آیا مردم خوزستان می بایستی بابت این نعمت بزرگ وجوهاتی به بنیاد مستضعفین بپردازند یا اینکه لزومی به این کار نیست. و این خودش یک نکته مهم است.

هیچ نظری موجود نیست: