24 دیماه 1393
سیدعلی شده فانی، از جفای روحانی
رفته توی اعصابش، ناله های روحانی
رفته توی اعصابش، ناله های روحانی
خوانده در صف مردم، روضه های رفراندوم
گرچه حوزوی باشد، محتوای روحانی
خود نبوده او را نیز، انتظاری از این چیز!!
بشنود چنین شعری، با صدای روحانی
می کند گمان رهبر، مرغِ خانه اکبر
سانتریفیوژیده!، از برای روحانی
غرب بی مروت هم، این وسط شده کم کم
در مصاف با عاقا، خود عصای روحانی
آب دژمنان حالا، می رود به سربالا
هرطرف به گوش آید، "بوعطای"! روحانی
ترس سیدعلی اینه، کاین فشار سنگینه
ریش او شده رنگین، با حنای روحانی
سیدعلی ندارد باک، میکند به چشمش خاک
کینه میکِشد شعله، از چشای روحانی
غم مخور دگر پویا، رفته توی هم گویا
ناکجای اصلاحات، با کجای روحانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر