سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

شنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۳

انشای سیدعلی فقاهت شاگرد کلاس پنجم // اقتصاد مقاومتی را شرح دهید.



البته واضح و مبرهن است که مسئله اقتصاد مقاومتی خیلی بزرگتر از آن است که یک شاگرد کلاس پنجم بتواند شرحش را حسابی بدهد. یک شرح مهم اقتصاد مقاومتی آن است که اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که مقاومتی باشد. یعنی اولش اقتصاد باشد و بعدش مقاومتی باشد. نه اینکه فقط اقتصاد باشد ولی مقاومتی نباشد. امام راحل فرمودند اقتصاد به تنهایی مال خر است. اما وقتی با مقاومتی همراه باشد دیگر ما بسیجی ها باید هوایش را داشته باشیم که مال خر نباشد. البته ناگفته نباشد که مقاومت در مقابل وسوسه های شیطان هم خودش خیلی مهم و اقتصادی است. اینجانب خودم یکبار که سوار قطار بودم دیدم دارد نماز قضا میشود و قطار هم هنوز خیلی مانده که به ایستگاه برسد. در اثر همان مقاومت در برابر شیطان، که به بنده می گفت چاره ای نداری جر اینکه توی همین قطار نماز بخوانی، بنده توی دهان شیطان زدم و از پنجره قطار پریدم پائین و نمازم را روی خاکهای بیابان خواندم و بعدش دوباره پریدم بالا
..........
 اما گاهی اوقات شنیده شده که بعضی از همکلاسان عزیز  و برخی از ایادی استکبار  فکر می کنند که اقتصاد مقاومتی همان مقاومت اقتصادی است و برخی هم مدعی هستند که شبیه همان اختلاس مقاومتی است. ولی اینجانب می گوئیم که نیست و باید بدانیم که اختلاس مقاومتی ربطی به اقتصاد مقاومتی ندارد و توطئه دژمنان زبون و ایادی استکبار است. رهبر سابق معظم انقلاب در دفترچه خاطراتش که به دست شیخ اکبر افتاده خیلی از ما تعریف کرده است. حالا بگذریم که این شیخ اکبر ناکس دارد زیرآب ما را جلوی معلم محترم انشاء می زند و میخواهد بگوید که ما با اختلاس مقاومتی مخالفتی نداریم. اما ما خودمان زیرآب رهبر قبلی را زدیم چه برسد به شیخ اکبر کوسه که خودش بنیانگذار اختلاس مقاومتی بوده است. می فرمودیم که رهبر سابق معظم اولش فرموده است که اقتصاد مال خر است. البته چون خودش اقتصاد مقاومتی نمی کرده، فکر می کرده که اقتصاد مال خر است. اما ما که خودمان  اقتصاد مقاومتی می کنیم می گوئیم که اقتصاد مال خر نیست. ما که خودمان خر نیستیم. اما همانطور که امام جمعه محترم تهران فرموده هر خری نباید برای اقتصاد رهنمود بدهد و ولی فقیه فقط باید بدهد که معلوم نیست خودش که نمیدهد خر است یا نیست و اگر دادن خوب است چرا خودش نمیدهد
مطلب کامل را اینجا بخوانید

چهارشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۹۲

عید آمد و حیف......


- "عید آمد و ما قبا نداریم"! 

عید آمد و شد زمان شادی
پر سبزه شده ست شهر و وادی

عیدی که نشانه بهار است
برخیز و بکن ز دوست یادی

افسوس که با حضور شیخان
وین وضع خراب اقتصادی

شادی به دل کسی نمانده
ملت همه غرق نا مرادی

بوگند گرفته هرچه بوده
کشور شده احمدی نژادی

در این شب عید شیخ پرخور
در غبغب خود فکنده بادی

خورده ست دو لپی از غنائم
یک لقمه از آن به کس ندادی

با اِشکم پر شده ست شیخک
مشغول امور اجتهادی

با کودک گل فروش گفتند
خوش باش و مخور غم کسادی

بشکن زد و گفت  جان "آقا"
مردیم ز شادی زیادی

برخیز جوان و همتی کن
برچرخ نمانده اعتمادی

باید بکنیم ریشه شیخ
تا گل بدهد درخت شادی

در سال جدید و عید امسال
تبریک به همدلان باحال

دوشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۹۲

آرزوهای من برای سال 93


سال نو سال خلق ایران باد
سال نو سفره شان پر از نان باد

سال نو سال سرنگونی شیخ
خانه ی شیخِ دزد ویران باد

سال نو بشکفد در ایران گل
سال پایان این زمستان باد

سال نو سال رزم و جنگیدن
یارِ رزمنده، صدهزاران باد

سال نو سیدعلی به گورستان
طعمه موشکان و ماران باد

سال نو سال نعره ی ملت
سیدعلی مثل بید لرزان باد

سال نو سال مرگ جلادان
هرچه شلاق، درب و داغان باد

سال نو سال بزم و آزادی
بسته درهای هرچه زندان باد

سال نو سال شادمانی و عشق
سال رندان و شاد خواران باد

سال نو کودک خیابان خواب
صاحب کیف و دفتر و نان باد

سال نو، نوجوان کلیه فروش
مشکلاتش تمامی آسان باد

سال نو شیخ بینوا و  مشنگ
در ته جمکران هراسان باد

سال نو دربدر تر از محمود
عسگر اولادی مسلمان باد

سال نو جنتی، سوار الاغ
راهی کوچه و خیابان باد

بچه ها هم براش کَل بزنند
او به روی الاغ رقصان باد

سال نو خاتمی، همان خرچنگ
در طویله کنار گاوان باد

سال نو هرسه لاریِ جانی
در بدر در جنوب لبنان باد

سال نو کوسه ی جنایتکار
توسری خور ترینِ شیخان باد

سال نو سال رفتن بشار
خلق سوریه شاد و خندان باد

سال نو سال انقلاب عراق
مردمش قهرشان خروشان باد

سال نو جای ما غریبان هم
توی ایران کنار یاران باد


شنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۹۲

خاطرات مقام عظما. قسمت سوم


خاطرات مقام عظما. قسمت سوم
نزدیک چارشنبه سوری 92
1- صبح اول وقت لاریجانی قضائیه آمده بود. قیافه ش عین موش مرده هاس. از اون آب زیرکاه هاست. صددرصد مطمئنم که من سرم را زمین بذارم این برادران لاریجانی یا مملکت رو یه جا به روسها می فروشن یا هم با یک کودتا سلسه لاریجانیان را به سلطنت می رسونن. سرِ این آقا مجتبای ما هم بی کلاه میماند و شاید هم چشم زخمی به او بزنند. باید یک جوری دمشان را قیچی کنم.
گفت حاج آقا این مردیکه، شهید هم داره کار دست ما میده. گفتم آشیخ به شهدا توهین نکن. از قدیم گفتن شهید قلب تاریخ است. گفت حاج آقا این مردیکه آپاندیس تاریخ هم نیست. این نامرد هنوز یک دفعه هم توی عمرش شهید نشده. الکی اسم خودشو گذاشته شهید. ما الان توی برادران سپاه و اطلاعات کسانی داریم که هرکدوم اقلا پنج دفعه شهید شدن. همین برادران بنده هر کدام تا بحال سه دفعه شهید شد.........ن

2- این چارشنبه سوری هم برای بنده شده کابوس.
بقول شاعر:
من از چارشنبه سوری در عذابم
مث کابوس می آید به خوابم
پدرسگ می پراند از سرم خواب
حسابی کرده داغون و خرابم
 دیشب دوباره خواب چارشنبه سوری دیدم و دیدم که جوانها از روی آتش می پرند و با سرعت به سمت بنده میان با چوبهای نیمسوز در دست. از خواب پریدم و دیگه نتوانستم بخوابم. امروز صبح بعد از رفتن لاریجانی گفتم بگن رادان و نقدی زودی بیان. وقتی آمدند در مورد تدارکات و برنامه هایی که برای جلوگیری از برگزاری چارشنبه سوری دارند پرسیدم. از توضیحاتشان قانع نشدم. احمدی نژاد فقط به اندازه یک گاو، گاو بود اما اینا هرکدام به اندازه یک طویله گاوند..............
مطلب کامل را اینجا بخوانید

سه‌شنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۹۲

خانم اشتون کجا رفته؟


بیستم اسفند 92

خانم اشتون به ایران رفته است
روسری بر سر، شتابان رفته است

گفتگوهای اروپا کشک بود
تا شود راضی، به تهران رفته است

بر اساس خواهش جک استرا
توبه فرموده، دعاخوان رفته است

با هواپیمای مخصوص ظریف
مستقیما نزد شیطان رفته است

تا بگیرد گاز با نرخ پِهِن
خنده برلب نزد شیخان رفته است

گاز می گیرند شیخان از لپش
می کنند او را پشیمان، رفته است

رفته تا با کوسه همدستی کند
سیدعلی را این کند، آن رفته است

گرچه کوسه ریش و پشمش ریخته
هدیه میده فرش کرمان، رفته است

کوسه اندر بند نفت و گاز نیست
در حساب او فراوان رفته است

کوسه می خواهد خودش سلطان شود
بارونس هم نزد سلطان رفته است

رفته بهر گفتگو با سیدعلی
از در مخصوص مهمان رفته است

برده با خود جام زهر هسته ای
تا کند در حلق ایشان رفته است

بارونس آخوند را نشناخته
بی سبب خوشحال و خندان رفته است

سیدعلی استاد شیطان بوده خود
مکتب دیو جماران رفته است

الغرض این قصه ی بی مزه را
هرکه باور کرده، حیران رفته است