سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

شنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۹۱

نامه های یک دانشجوی بسیجی به خامنه ای

نامه اول: در مورد "بی بند و باری"! انتخابات  


سلام بر رهبر معظم مسلمانان جهان و انگلیس و امریکا. اینجانب حسن معروف به حسن خلاف سابق، یک دانشجوی بسیجی دلسوخته هستم که عاشق شما هستم و به قول اون برادر مداح مسجدمون:
 وقتی می بینمت دلم وا میشه/ خنده روی لبام شکوفا میشه
 خدا شاهده وقتی می بینم کسانی که مدعی اسلام هستند دل شما را می سوزانند آتیش میگیرم. اینه که تصمیم گرفتن هرازگاهی براتون یه نامه بنویسم که بفهمید تنها نیستید. چقدر این نامردها سر این قضیه انتخابات دل مهربون شما را شکستن. منافقین که همه اش صحبت از تحریم می کنند تکلیفشان روشنه و اهل جهنمن. اگر گیر ما هم بیفتند حسابشون را صاف می کنیم. اما یک عده همه اش می گن که انتخابات آزاد نیست و صحبت از آزادی و بی بند و باری می کنند. راستش آقا جان من تا حالا  نمیدانستم قصد اینا از این آزادی انتخابات چیه و همش نگران بودم ................م

۱ نظر:

حسین پویا گفت...

این نظر از سوی یک دوست در داخل ایران آمده. از او متشکرم. حسین
خیلی جالب بود. مرسی. واقعا هم همینطوره. اینهمه تاکید بر پیروی از ولایت فقیه آنهم پیروی بی چون و چرا حقیقت محض بین خیلی از ولایتمداران است. بسیجیها هم که سهله حتی پاسدارها و اونهایی که در دانشگاه امام صادق و دانشگاههای مربوط به سپاه درس میخوانند همینطورند. بهرحال جالب و واقعی بود. فقط دو نکته انتقادم بر اینست که یک: خیلی منافقین منافقین کرده اید. انگار جز اونها دیگه هیچ مبارز یا آزادیخواهی وجود نداره. درحالیکه حتی سبزها خودشونو مبارز میدونند. بگذریم از بقیه مخالفین در داخل و خارج که سبز نیستند و دارند با حکومت مبارزه میکنند. بهرحال شما برای مجاهدین مینویسید و شاید بهمین دلیله که روی اونها تکیه میکنید و این اثر کار شما را قشری میکنه یعنی اثر ادبی و انقلابی شما تبدیل به اثری مختص به طیف خاص میشه و عمومیت پیدا نمیکنه و مثلا من که مخالف مجاهدین هستم از اثرتان لذت نمیبرم که هیچ بلکه عصبانی میشم چون میبینم اونها را دارید قهرمان جلوه میدید . اینرا هم در نظر داشته باشید که اثر ادبی و فرهنگی انقلابی باید برای عام نوشته شده باشه. یعنی سازمانی نباشه. حالا اگر سازمانی شد فقط در اون سازمان جاودانه میشه نه برای همه قشرها. و این درد تمام قشرهاست که باید نویسنده عنوان کنه و نه برای سازمان خودش! ... بگذریم... شاید تندروی میکنم. شاید نظر شخصی ام را دارم دخالت میدهم. نمیدانم. بهرحال واقعیت اینه که مجاهدین در ایران محبوبیت ندارند و اگر کسی مینویسه باید برای همه بنویسه و طیف خاصی را قهرمان جلوه نده. قلمتان زیباست و شاد و پرکشش و این ارزشمند است. پس قدر قلمتان را بدانید و برای همه بنویسید تا من هم بتوانم آنرا برای دوستانم اشتراک بگذارم. یا جرات کنم لایک کنم. من... نه من .... من نوعی. باز هم سپاس از شما