به مناسبت سالگرد انقلاب ضد سلطنتی
آن مقوا آمد از شهر فرنگ
با عبای قهوه ای، ریش دو رنگ
از مقواهای معمولی نبود
ادعای پادشاهی می نمود
بود اندر کله اش یک مشت کاه
شکل سنگی جای دل در سینه گاه
یک مقوائی که از کارتن نبود
چون کنه چسبیده و ولکن نبود
با مقوا زیستن را باب کرد
مملکت را پر ز کارتن خواب کرد
ادامه امام مقوائی از فرنگ آمد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر