سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

دوشنبه، دی ۱۱، ۱۳۹۱

به یاد مادرم

سی و یکم دسامبر دوهزار و دوازه برابر با یازدهم دیماه نود و یک شمسی  

بیشتر از شش سال بود که مادرم را ندیده بودم. آخرین بار که دیدمش به همراه پدرم برای دیدن من به لندن آمده بودند. قبل از آن هم بیست سالی میشد که ندیده بودمشان. دیروز خبر دار شدم که ماشینی که دنده عقب می رفته در خیابان به مادرم زده و مادر به زمین خورده و دچار ضربه مغزی شده و روز بعد در بیمارستان درگذشته است. یادش بخیر که مادر فدا کاری بود که در زندگی بسیار زجر و زحمت دید. دو پسرش دکتر محسن و مجتبی که مجاهد بودند در سال شصت در درگیری مسلحانه با پاسداران جهل و جنایت شهید شدند. من هم که از همان سال مجبور به ترک ایران شدم. تنها دخترش هم که مجاهد بود به همراه همسر و تنها دخترشان   مجبور به ترک ایران و رفتن به عراق برای ادامه مبارزات شدند و هنوز هم در عراق در اردوگاه لیبرتی هستند. مادر در سال شصت و پنج اگر اشتباه نکنم به خاطر کمک به مجاهدینی که در داخل ایران فعالیت می کردند دستگیر و مدتی روانه زندان شد. و البته در همه این سالها علاوه بر نگرانی برای بچه های خودش، به همراه برخی از مادران مجاهدین از مبارزه علیه دیکتاتوری مذهبی حمایت میکرد. بعد از حمله امریکا به عراق و خلع سلاح مجاهدین در اشرف، مادرم به همراه پدرم بدون اطلاع دیگران به قرارگاه اشرف رفته و با دختر و نوه هایش دیدن کرد و چند هفته در قرارگاه اشرف در کنار آنها بود. بعدا که برای دیدن من به لندن آمدند از آن چنه هفته به عنوان خاطره بسیار خوش یاد میکرد. پدرم چندسال پیش درگذشت و مادر تنها شد و چاره ای نداشت جز اینکه به تنهایی روزگار را سپری کند. هرچند که دوستان و فامیل و بخصوص مبارزین هیچگاه نگذاشتند که غم دوری فرزندان و نوه ها خیلی اذیتش بکند. البته من با اوبطور دائم  تماس تلفنی داشتم و خبر سلامتی بچه ها در عراق را به میدادم و در جریان مسائلی که داشتند قرارش میدادم. و البته خودش هم خبرها را از طریق تلویزیون ماهواره ای مجاهدین دنبال میکرد. دو روز قبل از درگذشتش با او حرف می زدم و به من خبر خوشی را داد که خیلی خوشحالش کرده بود. خواهرم از قرارگاه لیبرتی در عراق با او تماس گرفته و مدتی حرف زده بود. این یکی از   آرزوهایش بود که همواره به من یادآوری میکرد. به هرحال مادر رفت و شانس این را پیدا نکرد که بزرگترین آرزویش یعنی رفتن آخوندهای جنایتکار را ببیند. اما همیشه این اولین دعا و آرزویش بود. و من همیشه به او اطمینان خاطر میدادم که اینها خواهند رفت و آزادی و دموکراسی به ایران خواهد آمد. یادش گرامی که برای ما بسیار زحمت کشید و فرزندانش همواره به وجود او افتخار می کنند.

جمعه، دی ۰۸، ۱۳۹۱

آرزوها برای سال 2013




 
سال نو سال خلق ایران باد
سال نو سفره شان پر از نان باد

سال نو سال سرنگونی شیخ
خانه ی شیخِ دزد ویران باد

سال نو بشکفد در ایران گل
سال پایان این زمستان باد

سال نو سال رزم و جنگیدن
یارِ رزمنده، صدهزاران باد

  • ادامه آرزوها برای سال 2013
  • پنجشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۱

    بشار در چاه


    اسد در حال افتادن به چاهه
    برای دیکتاتور پایان راهه

    اگرچه اینهمه کشتار کرده
    هنوز اصرار دارد بی گناهه

    شده معروف او حالا به قصاب
    براش سوریه یک کشتارگاهه

    حمایت کرده از او سیدل آقا
    نگهبان اسد حالا سپاهه

    اگرچه سیدعلی جانی تر از اوست
    ولی پرونده شون هردو سیاهه  

    ادامه در 

    شنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۱

    بی بی سی و اکبر گنجی و مجاهدین


    کارگردان: آقایون آماده می شیم برای ضبط.. آقای گنجی شما لطفا بشینید اینجا روی این صندلی.
    گنجی: من ترجیح میدم روی اون یکی صندلی در سمت چپ آقای مجری باشم.
    کارگردان: آخه ما این صندلی رو برای شما آماده کردیم.
    گنجی: اینا که هرسه تاشون یه شکلی و یه رنگی هستن. چه فرقی میکنه؟
    کارگردان: شکل و رنگشون بله ولی ملاحظه کنید ما زیر پایه های این یکی چند تا آجر گذاشتیم که بلندتر باشه و شما وقتی روش می نشینید حالت کوتوله نداشته باشید. آخه بحثمون بار سیاسیش زیاده.
    گنجی (روی صندلی مشخص شده می نشیند و چند بار خودش را جابجا می کند): راست میگید قربون. من بهتره که قدم بلند نشون بده. یه مقدار از مضحکه شدن احمدی نژاد بابت قدشه. ها ها ها ها
    کارگردان: لطفا سرجاتون بشینید. آماده......ضبط میشه....
    .

    ادامه مطلب را اینجا بخوانید

    یکشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۹۱

    فواید تحریم را بنویسید. انشای ملا محمد نقدی



    جراید: محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج  گفت تحریم ها قدرتی جدید را برای 
    ایران ایجاد کرده که او آنرا یک فرصت دانست.


    انشای ملا محمد نقدی
     شاگرد کلاس پیش دانشگاهی سپاه

    فواید تحریم را بنویسید

    چشم! همانطور که شاعر در قدیم فرموده است،
    از غیب به ما ندا رسیده
    تحریم برای ما مفیده.
    ما شاگردان کلاس سوم اکابر، بر عسک شاگردان کلاس سوم مدرسه روزانه، بسیار خوش شانس تر هستیم. زیرا که ما علم تخسیر جن یاد می گیریم و به ما ندا می رسد که تحریم چیز خوبی است ولی به آنها نمی رسد. قبلا هم به ما ندا رسیده بود که انقلاب اسلامی برای ما خیلی خوب و مفید است. به همین دلیل هم ما تحصیلات خود را در کلاس دوم اکابر ول کرده و به عنوان یک متخصص امور انقلاب برای ساختن دوران طلائی، با امام  همکاری کرده و به فرمان ایشان شدیم یکی از مقامات نظام.......ادامه را اینجا بخوانید
    فواید تحریم را بنویسید. انشای ملا محمد 


    شنبه، آذر ۱۱، ۱۳۹۱

    خامنه ای رهبر جهان! (فقط کره زمین)ا


    نهم آذرماه 1391  

    صلاحی، رئیس سازمان بسیج با بیان اینکه "ما تنها ملتی هستیم که در دنیا حرف جدیدی برا گفتن داریم" مدعی شد که "مشکل امروز جهان نداشتن رهبری همچون رهبر انقلاب در ایران است".

    رهبری داریم در دنیا تکه
    عاشق مرغ و خوراک اردکه

    ظهر جمعه میخورد قیمه پلو
    پای منقل هم خوراکش پشمکه

    در جوانی پیپ می دودیده است
    از طرفدران سنگ فندکه

    گفته هایش نغز و پرمعنا ولی
    بر اساس حرف دشمن مضحکه


     ادامه شعر را اینجا بخوانید خامنه ای رهبر جهان! (فقط کره زمین )ه