سی و چندسال است که طنز و چيزهاي ديگر از جمله نمايشنمامه طنز مي نويسم.در همه اين مدت همراه شوراي ملي مقاومت بوده ام زيرا معتقدم رژيم آخوندي بايد در تماميتش سرنگون شود و يک جمهوري سکولار سر کار بيايد

دوشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۹۳

دعاهای نیمه شب سیدعلی!


18 جولای 2014

سیدعلی یکشب به هنگام دعا
گفت یارب رهنمایی کن مرا

چند سالی بنده رهبر بوده ام
در فقاهت از همه سر بوده ام

گاهگاهی بنده فتوا داده ام
گاهگاهی هم کمی وا داده ام

داده ام فتوا برای اقتصاد
گاه کمتر داده ام گاهی زیاد

چند باری داده ام فتوای جنگ
تا مریدان را کنم در جنگ رنگ

برعلیه کاندوم و وازکتومی
داده ام فتوای خوب و مردمی

ای خدائی که به من رو داده ای
ریش و پشمی مثل جارو داده ای

خود تو میدانی که منهم آدمم
رهبر مستضعفین عالمم

لاکن این شیخ اکبر کوسه نشان
که ندارد ریش و می سوزد از آن

بعد از آنی که مرا رهبر نمود
بنده را پالان نهاده، خر نمود

رفته و با دژمنان قاطی شده
باعث پر رویی فاطی شده

پای در نعلین بنده می کند
دژمنان را غرق خنده می کند

گرچه رویش را گهی کم کرده ام
گردنش را بارها خم کرده ام

لاکن ای پروردگار راستگو
این پدر سگ برده از من آبرو

هرچه می گویم که اکبر شرم کن
باز هم بازار من را گرم کن

باز هم در خطبه های جمعه ها
داستانهایی بگو از علم ما

معجزات بنده را بازم بگو
از بزرگی های من کن گفتگو

خاطراتی از امام، از من بگو
با همان لحنِ سخن گفتن بگو

اینکه او گفته که من سوپرمنم
با همین یک دست، پشتک می زنم

لاکن این نامرد هی لج می کند
هی دهانش را به من کج می کند

کوسه ی بی ریش رند حقه باز
دشمنانش را همه کرده دراز

حال نقشه می کشد از بهر ما
تا کند قمصور زرت بنده را

عینک دودی و ریبن می زند
طعنه های زشت بر من می زند

یا رب،  ای پروردگار اهل دود
این پدرسگ قبلا اینطوری نبود

من خودم البته کلی رهبرم
می کُشم هرکس نهد سر بر سرم

لاکن ای پروردگار  محترم
بی مروت فکر کرده من خرم

داده دستم جام زهر هسته ای
میگه میلش کن که خیلی خسته ای

یارب ای اهل صراط مستقیم
هست این استاد شیطان رجیم

ای خداوند توانای دلیر
حال این نامرد را امشب بگیر

خود تو ای پروردگار ذوالجلال
خون این نامرد را بنما حلال

سکته ای بفرست امشب بهر او
خشتکش را هم بکن تو پشت و رو

ای خدای رهبر مستضعفین
شیخ اکبر را بزن با سر زمین

می کنم من نزد سرکار التماس
تو بکن من را زد دست او خلاص

پولهای کوسه را تاراج کن
پس نصیب چون منی محتاج کن

چون که من بسیار فتوا داده ام
بی خودی میگن که من وا داده ام





جمعه، تیر ۲۰، ۱۳۹۳

شعر طنز. خامنه ای و ظریف و مذاکرات هسته ای!



20 تیرماه 1393

1- روضه ی خامنه ای:

بنده میدانم که این تحریم ها 
می کند ما را دچار بیم ها

حال گیری می کند دژمن چرا         
می کند تا صحبت تقویم ها

بنده را کرده اسیر اضطراب           
آن توافق ها و این تصمیم ها

سانتری فوژی که در قم ساختیم
بی نیاز است از همه تنظیم ها

تا نمایم بنده خر کفار را
می فرستم من به میدان تیم ها

تیم محمود خبیث خل مشنگ
با محافظ ها و با بی سیم ها

بعد از آن تیم ظریف خنده رو
داده ام بنده به او تعلیم ها

تا به دست آرد دل خصم زبون
هدیه میده فرش ها، جاجیم ها

می کند او در نهان با دژمنان
دستبوسی ها پس از تعظیم ها

خوب میدانند شاگردان من
دور باید زد همه تحریم ها

2- گزارش ظریف به مجلس!
اختلافات اساسی داریم
صحبت کارشناسی داریم

گفت عظما به منِ نازِ ظریف
ما هدفهای سیاسی داریم

طبق دستور مقام عظما
یک کمی دیپ، لوماسی داریم

غرب با ما سر الفت دارد
ما چرا غرب هراسی داریم

ما نباشیم همه امُل و شیخ
در کمد، چوب لباسی داریم

درس خواندیم همه در آکسفورد
مدرک شرق شناسی داریم

بحث با غرب به جایی نرسید
مشکلات راسی راسی داریم

زهر خوردن کلک غربی هاس
جا زدن های حماسی داریم

میدهم شام به لیدی اشتون
نقشه ها بهر خلاصی داریم